مابین 5 تا 6 مرد و زن همجنسگرا و یک ترانسکسوئل متقاضی پناهندگی ایرانی در سوئد بسر میبرند
گزارش سفارت سوئد در تهران: وضعیت همجنسگرایان در ایران از سوئد هم بهتر است
استکهلمیان – بر طبق اطلاعات اداره مهاجرت سوئد در حال حاضر مابین 5 تا 6 مرد و زن متقاضی پناهندگی همجنسگرا و نیز یک ترانسکسوئل (افرادی که مایل به تغییر جنسیت هستند) تبعه ایران در سوئد بسر میبرند و منتظر دریافت پاسخ به پرونده پناهندگی خود هستند. 2 تا 3 نفر از این افراد نیز بدنبال دریافت پاسخ منفی به تقاضای خود بصورت غیر قانونی در سوئد زندگی میکنند.
با وجود اینکه همجنسگرایی در ایران مجازات مرگ را بدنبال دارد اما دولت سوئد صرف وجود مجازات اعدام در قوانین ایران را دلیل کافی برای پناهندگی نمیداند و خط مشی کلی دولت سوئد, مخالفت با تقاضای پناهندگی همجنسگرایان تبعه ایران است. پایه این خط مشی دولت سوئد گزارشی جنجالی از وضعیت همجنسگرایان در ایران است که توسط سفارت سوئد در تهران در سال 1996 تهیه گردیده و تا امروز نیز کماکان مبنای مخالفت با تقاضای پناهندگی متقاضیان پناهندگی همجنسگرا, دوجنسگرا و یا ترانسکسوئل ایرانی قرار میگیرد. اعتراضات و انتقادات به این گزارش در طی سالهای گذشته بسیار شدید بوده است.
این گزارش سفارت سوئد در تهران پیرامون همجنسگرایی و وضعیت همجنسگرایان ایرانی به نوبه خود داستانی شنیدنی دارد:
دولت سوئد نزدیک به 10 سال قبل از سفارت خود در ایران درخواست نمود تا گزارشی از وضعیت همجنسگرایان در ایران تهیه کند تا این گزارش خط مشی بررسی پرونده های متقاضیان پناهندگی همجنسگرای تبعه ایران برای اداره مهاجرت سوئد قرار گیرد.
سفارت سوئد در تهران نیز بر اساس این ماموریت, سرانجام گزارشی کوتاه دراین زمینه تهیه کرده و از طریق وزارت خارجه در تاریخ 8 ماه مه 1996 تسلیم دولت سوئد و اداره مهاجرت این کشور میکند. این گزارش بدلیل “امنیت خارجی” سوئد حتی توسط دولت مهر محرمانه میخورد تا اینکه متن آن سرانجام بدست مطبوعات سوئد افتاده و در اختیار عموم قرار میگیرد.
پس از انتشار متن این گزارش سیل اعتراضات و انتقادات بسوی آن و تهیه کننده اش یعنی وزارت خارجه و سفارتخانه سوئد در تهران سرازیر گردید و گزارش توسط منتقدین ”مضحک, خنده آور, بچه گانه و سرسری” خوانده میشود. منتقدین به این گزارش حتی ادعا نمودند که دولت سوئد نه بخاطر آنچه که “امنیت خارجی” سوئد خوانده شد بلکه بواسطه جلوگیری از آبروریزی به این گزارش مهر محرمانه زده است.
اما با وجود این اعتراضات, دولت سوسیال دمکرات همین گزارش کوتاه و مورد انتقاد از سفارت خود در تهران را ملاک و خط مشی کلی جهت بررسی پرونده متقاضیان پناهندگی بر اساس گرایشات جنسی از ایران قرار داد که تاکنون نیز به قوت خود باقی است و موجبات مخالفت با تقاضای پناهندگی و اخراج بسیاری از متقاضیان پناهندگی همجنسگرای ایرانی از سوئد را فراهم آورده است.
متن این گزارش سفارت سوئد در تهران پیرامون وضعیت همجنسگرایان و کلا همجنسگرایی در ایران بسیار جالب توجه و خواندنی است.
در این گزارش محرمانه سفارت سوئد در تهران از جمله آمده است که همجنسگرایی در ایران آنقدر شایع و گسترده است که همجنسگرایان در ایران حتی وضعیتی بهتر از همجنسگرایان در سوئد دارند و دو مرد میتوانند نه تنها بدون مزاحمت دست در دست هم در خیابانهای ایران تردد نمایند بلکه بدون مشکلی همدیگر را بغل کرده و ببوسند.
از دیگر قسمتهای این گزارش رسمی سفارتخانه سوئد در تهران, اشاره به این نکته است که “دیپلماتهای خارجی همجنسگرا در تهران بدون هیچ مشکلی شریک زندگی ایرانی پیدا کرده اند و هیچ آزاری نیز متوجه آنان نشده است”.
در بخش دیگری از این گزارش نوشته شده است که برخی “کلابهای تندرستی” برای همجنسگرایان در ایران اجازه فعالیت دارند.
گزارش سفارتخانه سوئد در تهران همچنین ادعای اعدام همجنسگرایان در ایران را غیر واقعی دانسته و استدلال میکند که چون در قوانین ایران اثبات همجنسگرایی فقط با شهادت 4 شاهد مرد صورت میگیرد بنابراین خطر اعدام هیج همجنسگرایی در ایران را که گرایش جنسی خود را بصورت آشکار به نمایش نگذارد تهدید نمیکند.
سفارتخانه در پایان گزارش خود به یک جوان 25 ساله ایرانی اشاره میکند که بواسطه همجنسگرایی از سوئد تقاضای پناهندگی نمود اما به ایران اخراج گردید. سفارت سوئد در تهران در گزارش خود مینویسد که پس از برگشت این جوان 25 ساله به ایران هیچ خطر جدی متوجه او نشده و تمامی “داستان” او مبنی بر “شکنجه شدن دوست پسرش” و نیز “تفتیش خانه اش” در ایران دروغی بیش نبوده است.
گزارش سفارتخانه سوئد در تهران پیرامون همجنسگرایی و وضعیت همجنسگرایان با این نتیجه گیری بپابان میرسد:
“با توجه به توضیحات بالا باید گفت که وضعیت برای همجنسگرایان در ایران در واقع وضعیتی پیروزمندانه است”.
متن سوئدی این گزارش در ابتدا مهر محرمانه خورده سفارت سوئد در تهران که از سال 1996 تاکنون ملاک و خط مشی کلی جهت بررسی تقاضای پناهندگی همجنسگرایان ایرانی بشمار میرود به شرح زیر است:
Re Homosexuella i Iran
Vad beträffar de homosexuellas situation i Iran skiljer sig teori och praktik dramatiskt åt. Officiellt och teoretiskt är homosexualitet liksom lesbianism förbjudet och enligt gällande iransk strafflagstiftning straffbar med döden. Den i praktiken rådande situationen är emellertid att homosexuella inte aktivt förföljs. De homosexuellas situation är snarlik konvertiternas – eller t o m fördelaktigare – i bemärkelsen att risken för lagföring/trakasserier är ytterst minimal så länge en homosexuell relation sköts med diskretion. De stränga beviskraven för homosexualitet, fyra manliga vittnen till den homosexuella penetrationen alternativt fyra erkännanden varderafrån de aktiva parterna, gör att det i praktiken är nära nog omöjligt att bli straffad för homosexualitet. Detta sammantaget med att polisiära och rättsvårdande instanser inte aktivt vidtar åtgärder för att efterforska förekomsten av homosexualitet eller aktivt jagar homosexuella gör att den i praktiken rådande situationen i Iran skarpt skiljer sig från det intryck den av shari’a inspirerade strafflagstiftningen skapar.I den utsträckning homosexuella personers sätt att uppträda kan anses som en relevant indikation om graden av förtryck mot homosexuella, blir snarast intrycket att situationen i Iran är relativt tolerant, enär homosexualitet på intet sätt är ovanligt i Iran. Vissa ‘hälsoklubbar’ i Teheran är t ex kända tillhåll för homosexuella. Vidare är det på intet sätt ovanligt att stöta samman med öppet homosexuella personer – i annars heterosexuella privata sammanhang såsom sociala tillställningar. Diplomater med homosexuell läggning posterade i Iran har av allt att döma inte på något sätt haft problem att träffa ‘partners’ i Iran. Snarare är förhållandet sådant att homosexuella har lättare att dölja sin läggning i Iran i jämförelse med t ex Sverige, då fysisk kontakt män emellan – såsom omfamning, kyss på kinden, handhållning – är ett kulturellt accepterat beteende.
Enligt vad som har upplysts från vanligtvis mycket trovärdiga källor har inga homosexuella avrättats i Iran under de senaste åren. För att riskera att drabbas av sanktioner från polisiära myndigheter – misshandel eller kortare tid i arresten/fängelse, oaktat att strafflatituden enligt lagen är döden eller piskning – krävs att ett homosexuellt par uppträder med stor indiskretion, nästan provocerande, på öppna gatan.
Ambassadens bestämda uppfattning är att den 25-åring som ansökt om asyl p g a homosexualitet kan återvända till Iran utan någon risk för allvarliga trakasserier. Den anförda historien såsom den beskrivits i ert ovan [sic] låter inte trovärdig, vare sig vad gäller tortyr av pojkvännen eller husrannsakan, mot bakgrund av
ovan givna redogörelse för i Iran faktiskt rådande förhållanden för homosexuella
منبع : استکهلمیان
گزارش سفارت سوئد در تهران: وضعیت همجنسگرایان در ایران از سوئد هم بهتر است
استکهلمیان – بر طبق اطلاعات اداره مهاجرت سوئد در حال حاضر مابین 5 تا 6 مرد و زن متقاضی پناهندگی همجنسگرا و نیز یک ترانسکسوئل (افرادی که مایل به تغییر جنسیت هستند) تبعه ایران در سوئد بسر میبرند و منتظر دریافت پاسخ به پرونده پناهندگی خود هستند. 2 تا 3 نفر از این افراد نیز بدنبال دریافت پاسخ منفی به تقاضای خود بصورت غیر قانونی در سوئد زندگی میکنند.
با وجود اینکه همجنسگرایی در ایران مجازات مرگ را بدنبال دارد اما دولت سوئد صرف وجود مجازات اعدام در قوانین ایران را دلیل کافی برای پناهندگی نمیداند و خط مشی کلی دولت سوئد, مخالفت با تقاضای پناهندگی همجنسگرایان تبعه ایران است. پایه این خط مشی دولت سوئد گزارشی جنجالی از وضعیت همجنسگرایان در ایران است که توسط سفارت سوئد در تهران در سال 1996 تهیه گردیده و تا امروز نیز کماکان مبنای مخالفت با تقاضای پناهندگی متقاضیان پناهندگی همجنسگرا, دوجنسگرا و یا ترانسکسوئل ایرانی قرار میگیرد. اعتراضات و انتقادات به این گزارش در طی سالهای گذشته بسیار شدید بوده است.
این گزارش سفارت سوئد در تهران پیرامون همجنسگرایی و وضعیت همجنسگرایان ایرانی به نوبه خود داستانی شنیدنی دارد:
دولت سوئد نزدیک به 10 سال قبل از سفارت خود در ایران درخواست نمود تا گزارشی از وضعیت همجنسگرایان در ایران تهیه کند تا این گزارش خط مشی بررسی پرونده های متقاضیان پناهندگی همجنسگرای تبعه ایران برای اداره مهاجرت سوئد قرار گیرد.
سفارت سوئد در تهران نیز بر اساس این ماموریت, سرانجام گزارشی کوتاه دراین زمینه تهیه کرده و از طریق وزارت خارجه در تاریخ 8 ماه مه 1996 تسلیم دولت سوئد و اداره مهاجرت این کشور میکند. این گزارش بدلیل “امنیت خارجی” سوئد حتی توسط دولت مهر محرمانه میخورد تا اینکه متن آن سرانجام بدست مطبوعات سوئد افتاده و در اختیار عموم قرار میگیرد.
پس از انتشار متن این گزارش سیل اعتراضات و انتقادات بسوی آن و تهیه کننده اش یعنی وزارت خارجه و سفارتخانه سوئد در تهران سرازیر گردید و گزارش توسط منتقدین ”مضحک, خنده آور, بچه گانه و سرسری” خوانده میشود. منتقدین به این گزارش حتی ادعا نمودند که دولت سوئد نه بخاطر آنچه که “امنیت خارجی” سوئد خوانده شد بلکه بواسطه جلوگیری از آبروریزی به این گزارش مهر محرمانه زده است.
اما با وجود این اعتراضات, دولت سوسیال دمکرات همین گزارش کوتاه و مورد انتقاد از سفارت خود در تهران را ملاک و خط مشی کلی جهت بررسی پرونده متقاضیان پناهندگی بر اساس گرایشات جنسی از ایران قرار داد که تاکنون نیز به قوت خود باقی است و موجبات مخالفت با تقاضای پناهندگی و اخراج بسیاری از متقاضیان پناهندگی همجنسگرای ایرانی از سوئد را فراهم آورده است.
متن این گزارش سفارت سوئد در تهران پیرامون وضعیت همجنسگرایان و کلا همجنسگرایی در ایران بسیار جالب توجه و خواندنی است.
در این گزارش محرمانه سفارت سوئد در تهران از جمله آمده است که همجنسگرایی در ایران آنقدر شایع و گسترده است که همجنسگرایان در ایران حتی وضعیتی بهتر از همجنسگرایان در سوئد دارند و دو مرد میتوانند نه تنها بدون مزاحمت دست در دست هم در خیابانهای ایران تردد نمایند بلکه بدون مشکلی همدیگر را بغل کرده و ببوسند.
از دیگر قسمتهای این گزارش رسمی سفارتخانه سوئد در تهران, اشاره به این نکته است که “دیپلماتهای خارجی همجنسگرا در تهران بدون هیچ مشکلی شریک زندگی ایرانی پیدا کرده اند و هیچ آزاری نیز متوجه آنان نشده است”.
در بخش دیگری از این گزارش نوشته شده است که برخی “کلابهای تندرستی” برای همجنسگرایان در ایران اجازه فعالیت دارند.
گزارش سفارتخانه سوئد در تهران همچنین ادعای اعدام همجنسگرایان در ایران را غیر واقعی دانسته و استدلال میکند که چون در قوانین ایران اثبات همجنسگرایی فقط با شهادت 4 شاهد مرد صورت میگیرد بنابراین خطر اعدام هیج همجنسگرایی در ایران را که گرایش جنسی خود را بصورت آشکار به نمایش نگذارد تهدید نمیکند.
سفارتخانه در پایان گزارش خود به یک جوان 25 ساله ایرانی اشاره میکند که بواسطه همجنسگرایی از سوئد تقاضای پناهندگی نمود اما به ایران اخراج گردید. سفارت سوئد در تهران در گزارش خود مینویسد که پس از برگشت این جوان 25 ساله به ایران هیچ خطر جدی متوجه او نشده و تمامی “داستان” او مبنی بر “شکنجه شدن دوست پسرش” و نیز “تفتیش خانه اش” در ایران دروغی بیش نبوده است.
گزارش سفارتخانه سوئد در تهران پیرامون همجنسگرایی و وضعیت همجنسگرایان با این نتیجه گیری بپابان میرسد:
“با توجه به توضیحات بالا باید گفت که وضعیت برای همجنسگرایان در ایران در واقع وضعیتی پیروزمندانه است”.
متن سوئدی این گزارش در ابتدا مهر محرمانه خورده سفارت سوئد در تهران که از سال 1996 تاکنون ملاک و خط مشی کلی جهت بررسی تقاضای پناهندگی همجنسگرایان ایرانی بشمار میرود به شرح زیر است:
Re Homosexuella i Iran
Vad beträffar de homosexuellas situation i Iran skiljer sig teori och praktik dramatiskt åt. Officiellt och teoretiskt är homosexualitet liksom lesbianism förbjudet och enligt gällande iransk strafflagstiftning straffbar med döden. Den i praktiken rådande situationen är emellertid att homosexuella inte aktivt förföljs. De homosexuellas situation är snarlik konvertiternas – eller t o m fördelaktigare – i bemärkelsen att risken för lagföring/trakasserier är ytterst minimal så länge en homosexuell relation sköts med diskretion. De stränga beviskraven för homosexualitet, fyra manliga vittnen till den homosexuella penetrationen alternativt fyra erkännanden varderafrån de aktiva parterna, gör att det i praktiken är nära nog omöjligt att bli straffad för homosexualitet. Detta sammantaget med att polisiära och rättsvårdande instanser inte aktivt vidtar åtgärder för att efterforska förekomsten av homosexualitet eller aktivt jagar homosexuella gör att den i praktiken rådande situationen i Iran skarpt skiljer sig från det intryck den av shari’a inspirerade strafflagstiftningen skapar.I den utsträckning homosexuella personers sätt att uppträda kan anses som en relevant indikation om graden av förtryck mot homosexuella, blir snarast intrycket att situationen i Iran är relativt tolerant, enär homosexualitet på intet sätt är ovanligt i Iran. Vissa ‘hälsoklubbar’ i Teheran är t ex kända tillhåll för homosexuella. Vidare är det på intet sätt ovanligt att stöta samman med öppet homosexuella personer – i annars heterosexuella privata sammanhang såsom sociala tillställningar. Diplomater med homosexuell läggning posterade i Iran har av allt att döma inte på något sätt haft problem att träffa ‘partners’ i Iran. Snarare är förhållandet sådant att homosexuella har lättare att dölja sin läggning i Iran i jämförelse med t ex Sverige, då fysisk kontakt män emellan – såsom omfamning, kyss på kinden, handhållning – är ett kulturellt accepterat beteende.
Enligt vad som har upplysts från vanligtvis mycket trovärdiga källor har inga homosexuella avrättats i Iran under de senaste åren. För att riskera att drabbas av sanktioner från polisiära myndigheter – misshandel eller kortare tid i arresten/fängelse, oaktat att strafflatituden enligt lagen är döden eller piskning – krävs att ett homosexuellt par uppträder med stor indiskretion, nästan provocerande, på öppna gatan.
Ambassadens bestämda uppfattning är att den 25-åring som ansökt om asyl p g a homosexualitet kan återvända till Iran utan någon risk för allvarliga trakasserier. Den anförda historien såsom den beskrivits i ert ovan [sic] låter inte trovärdig, vare sig vad gäller tortyr av pojkvännen eller husrannsakan, mot bakgrund av
ovan givna redogörelse för i Iran faktiskt rådande förhållanden för homosexuella
منبع : استکهلمیان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر