« من با تاریکی در ستیزم و در این ستیز، شمشیر برنمی کشم، چراغ می افروزم …»
کوروش کبیر
در فرهنگ اهالی خاورمیانه، تاریکیهای بسیاری وجود دارد همچون مردسالاری، دین سالاری، دیکتاتوری و … اما کمتر برای رفع این ابهامات و تاریکیها تلاش می شود، علت چیست؟ به طور یقین می توان یکی از عوامل تداوم این مفاهیم در جوامع خاورمیانه ای را آمیزش آنها با فرهنگ مردم دانست. به طور مثال مفهوم مردسالاری بیش از هزار سال است که در این کشورها از خانواده ای به خانواده دیگر و از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود. به قول خانم شیرین عبادی، برنده جایزه صلح نوبل :« مردسالاری ژن معیوبی است که از زنان به مردان منتقل می شود.»
در هر حال غرض از بیان این مقدمه کوتاه، توجه به این مطلب است که حتی مفهومی مانند عدم پذیرش همجنسگرائی و یا مبارزه با همجنسگرایان ریشه ای بسیار کهن در این منطقه دارد که صد البته نمی توان آن را به طور قطع محصول دین یا مذهب خاصی دانست چراکه علاوه بر دین اسلام در احکام سایر ادیان الهی همچون مسیحیت و یهودیت نیز عمل جنسی هم جنسها با یکدیگر تقبیح شده است. اما با گذشت قرنها از بوجود آمدن این ادیان اکنون می توان به وضوح دریافت که برخی از احکام ادیان الهی به مقطع خاصی از تاریخ بشریت تعلق دارد و با پیشرفت جوامع بشری به خودی خود منسوخ می گردند. کمااینکه مفاهیمی مانند برده داری سالهاست که از زندگی اجتماعی ما رخت بر بسته و آنچه مسلم است امروزه به یکی از مصادیق بارز بربریت جوامع تبدیل شده و هیچ کشوری حاضر به پذیرش آن در قوانین موضوعه خود نیست.
اکنون با بوجود آمدن علم روانشناسی دیگر به سادگی نمی توان افراد را محکوم به اختلالهای روانی نمود. کما اینکه پدیده همجنسگرایی سالهاست که از لیست بیماریهای روانی سازمان بهداشت جهانی حذف گردیده است. اما متاسفانه گروه بزرگی از مردم بدون توجه به تحقیقات گسترده متخصصین امور، تنها با تکیه بر سنتهای گذشته بر موضع عدم پذیرش همجنسگرایان تاکید می کنند.
در کشوری مانند ایران به دلیل وجود قوانین موضوعه فشار بر همجنسگرایان تشدید می شود. عدم پذیرش از سوی خانواده، اجتماع و قانون هرگونه امکان حمایتی را از این افراد سلب می نماید و به طور قطع آثار روانی و اجتماعی به مراتب سنگینی را در پی خواهد داشت.
حال باید توجه داشت پذیرش فرد و حمایت او از سوی جامعه و خانواده نیازمند بسترسازی فرهنگی است که مدت بیشتری را می طلبد و به طور کلی می توان آن را نوعی حرکت آهسته ولی پیوسته دانست. اما در مورد قانون این طور نیست، همانطور که گروههای مختلفی به عنوان « جنبش زنان» در پی احقاق حقوق زنان و لغو قوانین تبعیض آمیز علیه آنان هستند ، همجنسگرایان نیز می توانند مبارزات آرامی را برای لغو مجازاتهای مربوط به خود در نظر بگیرند، حتی اگر این مبارزات در ابتدا شکلی صرفا مجازی داشته باشد. همانطور که می دانیم شرایط سیاسی امروز در کشور، شرایطی به شدت متزلزل و غیر قابل پیش بینی است و با وجود جو کنونی امکان طرح خواسته های مدنی و شهروندی به شکل بیرونی به هیچ روی وجود ندارد مگر به صورت تشکلهای بین المللی خارج از کشور یا گروههای فعال مجازی با امنیت بالا و می تواند آغازی باشد بر یک روند اعتراضی بر قوانین مجازات علیه همجنسگرایان .
در نهایت ذکر این نکته نیز ضروری است ، طرد و یا مجازات اقلیتی که تنها حریم خصوصی زندگیشان متفاوت با سایرین است و در کل خطر و یا ضرری را متوجه دیگران نمی نمایند به طور مسلم از مصادیق نوین بربریت یک جامعه خواهد بود ، این نکته ای است که بهتر است دوستانی که خود را پایبند به دموکراسی می دانند حتما مد نظر قرار دهند چرا که در تمام جوامع دموکراتیک اصل پذیرفته شده ای وجود دارد مبنی بر اینکه حتی با وجود حکومت رای اکثریت بر اقلیت، هیچ اقلیتی قابل حذف شدن نیست.
منبع : رنگین کمان ایرانی . مجله ندا
کوروش کبیر
در فرهنگ اهالی خاورمیانه، تاریکیهای بسیاری وجود دارد همچون مردسالاری، دین سالاری، دیکتاتوری و … اما کمتر برای رفع این ابهامات و تاریکیها تلاش می شود، علت چیست؟ به طور یقین می توان یکی از عوامل تداوم این مفاهیم در جوامع خاورمیانه ای را آمیزش آنها با فرهنگ مردم دانست. به طور مثال مفهوم مردسالاری بیش از هزار سال است که در این کشورها از خانواده ای به خانواده دیگر و از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود. به قول خانم شیرین عبادی، برنده جایزه صلح نوبل :« مردسالاری ژن معیوبی است که از زنان به مردان منتقل می شود.»
در هر حال غرض از بیان این مقدمه کوتاه، توجه به این مطلب است که حتی مفهومی مانند عدم پذیرش همجنسگرائی و یا مبارزه با همجنسگرایان ریشه ای بسیار کهن در این منطقه دارد که صد البته نمی توان آن را به طور قطع محصول دین یا مذهب خاصی دانست چراکه علاوه بر دین اسلام در احکام سایر ادیان الهی همچون مسیحیت و یهودیت نیز عمل جنسی هم جنسها با یکدیگر تقبیح شده است. اما با گذشت قرنها از بوجود آمدن این ادیان اکنون می توان به وضوح دریافت که برخی از احکام ادیان الهی به مقطع خاصی از تاریخ بشریت تعلق دارد و با پیشرفت جوامع بشری به خودی خود منسوخ می گردند. کمااینکه مفاهیمی مانند برده داری سالهاست که از زندگی اجتماعی ما رخت بر بسته و آنچه مسلم است امروزه به یکی از مصادیق بارز بربریت جوامع تبدیل شده و هیچ کشوری حاضر به پذیرش آن در قوانین موضوعه خود نیست.
اکنون با بوجود آمدن علم روانشناسی دیگر به سادگی نمی توان افراد را محکوم به اختلالهای روانی نمود. کما اینکه پدیده همجنسگرایی سالهاست که از لیست بیماریهای روانی سازمان بهداشت جهانی حذف گردیده است. اما متاسفانه گروه بزرگی از مردم بدون توجه به تحقیقات گسترده متخصصین امور، تنها با تکیه بر سنتهای گذشته بر موضع عدم پذیرش همجنسگرایان تاکید می کنند.
در کشوری مانند ایران به دلیل وجود قوانین موضوعه فشار بر همجنسگرایان تشدید می شود. عدم پذیرش از سوی خانواده، اجتماع و قانون هرگونه امکان حمایتی را از این افراد سلب می نماید و به طور قطع آثار روانی و اجتماعی به مراتب سنگینی را در پی خواهد داشت.
حال باید توجه داشت پذیرش فرد و حمایت او از سوی جامعه و خانواده نیازمند بسترسازی فرهنگی است که مدت بیشتری را می طلبد و به طور کلی می توان آن را نوعی حرکت آهسته ولی پیوسته دانست. اما در مورد قانون این طور نیست، همانطور که گروههای مختلفی به عنوان « جنبش زنان» در پی احقاق حقوق زنان و لغو قوانین تبعیض آمیز علیه آنان هستند ، همجنسگرایان نیز می توانند مبارزات آرامی را برای لغو مجازاتهای مربوط به خود در نظر بگیرند، حتی اگر این مبارزات در ابتدا شکلی صرفا مجازی داشته باشد. همانطور که می دانیم شرایط سیاسی امروز در کشور، شرایطی به شدت متزلزل و غیر قابل پیش بینی است و با وجود جو کنونی امکان طرح خواسته های مدنی و شهروندی به شکل بیرونی به هیچ روی وجود ندارد مگر به صورت تشکلهای بین المللی خارج از کشور یا گروههای فعال مجازی با امنیت بالا و می تواند آغازی باشد بر یک روند اعتراضی بر قوانین مجازات علیه همجنسگرایان .
در نهایت ذکر این نکته نیز ضروری است ، طرد و یا مجازات اقلیتی که تنها حریم خصوصی زندگیشان متفاوت با سایرین است و در کل خطر و یا ضرری را متوجه دیگران نمی نمایند به طور مسلم از مصادیق نوین بربریت یک جامعه خواهد بود ، این نکته ای است که بهتر است دوستانی که خود را پایبند به دموکراسی می دانند حتما مد نظر قرار دهند چرا که در تمام جوامع دموکراتیک اصل پذیرفته شده ای وجود دارد مبنی بر اینکه حتی با وجود حکومت رای اکثریت بر اقلیت، هیچ اقلیتی قابل حذف شدن نیست.
منبع : رنگین کمان ایرانی . مجله ندا
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر