من يك بي خداي بي دين هستم
من يك بي خداي بي دين هستم كه به هيچ دين و مسلكي كه بخواهد مرا راهنمايي كند و پيشرو من باشد اعتقاد ندارم.گروهي از پيامبران را زاييده ذهن وتخيل بشر و گروهي را عده اي شياد و رند ميپندارم كه از احمقيت مردم سو استفاده كرده اند.
اعتقاد دارم سه دروغ بزرگ تاريخي به بشريت گفته شده :
اول:دين
دوم:دين الهي
سوم:آخرين دين الهي
به وجود طبيعت احترام قائلم.به فلسفه تكامل بشريت اعتقاد دارم.عقل را جزء لايزال هستي ميپندارم.خداي من خودم هستم و تعقل و تفكر من خداوندگار من است.چون هيچگاه پايان پذير نيست.سلمان فارسي را فردي خائن و خلفاي سه گانه را مشتي عرب وحشي و رذل ميدانم.احترامي كه براي يك الاغ بار كش قائلم بيش از احتراميست كه براي آخوند روي منبر قائل هستم.
من فكر ميكنم مي انديشم پس هستم و كسي كه فكر نكند و نيانديشد وجود ندارد حتي اگر باشد و خيلي بزرگ هم باشد.از پاپ هاي مسيحيت و خاخام هاي افراطي يهود و ملاهاي كثيف اسلام متنفرم چون به بشريت هيچ خدمتي نميكنند.شراب را دوست دارم چون براي سلامتي اندكي نوشيدنش مفيد است و از دود بيزارم چون هيچ نفعي براي بدن ندارد و اسلام هم نگفته بد است.
دين را مايه ننگ بشريت و انسانها ميدانم چون به تو ميگويد"تو نميفهمي و آنچه من ميگويم درست است"
ديني كه در آن احكام سكس با گاو ماده بيان شده را نه تنها يگانه راه سعادت بشريت نميدانم كه آن را مايه گمراهي انسانيت ميدانم.ديني پيش بيني سكس با خاله و عمه را هنگام زلزله را ميكند در حد كارتن هاي كودكان خنده آور و تهوع آور ميدانم.
ديني كه جمله «زَوَّجْتُکَ نَفْسی فِی الْمُدَّهِ الْمَعْلوُمَهِ عَلَی المَهْرِ الْمَعْلُومِ»؛ یعنی خود را زن تو نمودم به مهر معین شده در مدت معلوم، و مرد بگوید « قبلت التزویج» یعنی قبول کردم ازدواج را،
را اگر بگويي و بعد سكس كني ملائك و فرشته ها دور سرت ميگردند و روزي تو در درگاه خداوند متعال محفوظ است و كودكي كه نه ماه بعد به دنيا خواهد آمددر عرش اعلي قرار دارد و تو بهترين كار را انجام داده اي و سنت رسول خدا اجرا نموده اي و خدا خيلي تورا دوست داردو....ولي اگر آن جمله كذايي را نگويي تو كثافت و هرزه اي و نجس و پارتنر سكس تو نيز فاحشه است و لايق دوزخ و كودكتان نيز حرامزاده وتوبدترين كار را در پيشگاه خدا انجام داده اي تازه اگر زن هم داشته باشي حكمت سنگسار است و مرگ.
آري من اين دين را نميخواهم.يهود را هم نميخواهم كه به من بگويد خوردن گوشت با لبنيات حرام است ومسيح را هم نميخواهم كه پيغمبرش به تقليد از ميترا الهه مهر ايرانيان كه 272 سال قبل از ميلاد مسيح 25 دسامبر از مادري باكره درون يك غار به دنيا ميايد,او هم از مادري باكره در 25 دسامبر درون يك غاربه دنيا ميايد.
من ميخواهم خودم باشم انسان باشم كسي مرا امر و نهي نكند.حد من و رفتارم را قانون معين كند.قانوني كه خودم و تمام افراد مانند خودم در وضع آن سهيم بوده باشيم.
من اديسون را ميستايم اما برايم مقدس نخواهد بود برايش احترام قائلم اما پرستشش نخواهم كرد
دوست ندارم كارهايم را با جمله اي عربي كه نميفهمم اش شروع كنم و خدايي را كه نميشناسم اش را به زباني كه نميدانم اش را با اركاني كه نمي پسندم اش را عبادت كنم و دوست ندارم هركاري كه از قدرت من خارج است را با گفتن ان شاء الله و ماشاءالله به گردن موجودي موهوم بياندازم و از سر خود باز كنم.
آري من ميخواهم انساني باشم به نام خودم نه انساني به نام يك دين و مسلك.من ميخواهم انسان باشم
من يك بي خداي بي دين هستم كه به هيچ دين و مسلكي كه بخواهد مرا راهنمايي كند و پيشرو من باشد اعتقاد ندارم.گروهي از پيامبران را زاييده ذهن وتخيل بشر و گروهي را عده اي شياد و رند ميپندارم كه از احمقيت مردم سو استفاده كرده اند.
اعتقاد دارم سه دروغ بزرگ تاريخي به بشريت گفته شده :
اول:دين
دوم:دين الهي
سوم:آخرين دين الهي
به وجود طبيعت احترام قائلم.به فلسفه تكامل بشريت اعتقاد دارم.عقل را جزء لايزال هستي ميپندارم.خداي من خودم هستم و تعقل و تفكر من خداوندگار من است.چون هيچگاه پايان پذير نيست.سلمان فارسي را فردي خائن و خلفاي سه گانه را مشتي عرب وحشي و رذل ميدانم.احترامي كه براي يك الاغ بار كش قائلم بيش از احتراميست كه براي آخوند روي منبر قائل هستم.
من فكر ميكنم مي انديشم پس هستم و كسي كه فكر نكند و نيانديشد وجود ندارد حتي اگر باشد و خيلي بزرگ هم باشد.از پاپ هاي مسيحيت و خاخام هاي افراطي يهود و ملاهاي كثيف اسلام متنفرم چون به بشريت هيچ خدمتي نميكنند.شراب را دوست دارم چون براي سلامتي اندكي نوشيدنش مفيد است و از دود بيزارم چون هيچ نفعي براي بدن ندارد و اسلام هم نگفته بد است.
دين را مايه ننگ بشريت و انسانها ميدانم چون به تو ميگويد"تو نميفهمي و آنچه من ميگويم درست است"
ديني كه در آن احكام سكس با گاو ماده بيان شده را نه تنها يگانه راه سعادت بشريت نميدانم كه آن را مايه گمراهي انسانيت ميدانم.ديني پيش بيني سكس با خاله و عمه را هنگام زلزله را ميكند در حد كارتن هاي كودكان خنده آور و تهوع آور ميدانم.
ديني كه جمله «زَوَّجْتُکَ نَفْسی فِی الْمُدَّهِ الْمَعْلوُمَهِ عَلَی المَهْرِ الْمَعْلُومِ»؛ یعنی خود را زن تو نمودم به مهر معین شده در مدت معلوم، و مرد بگوید « قبلت التزویج» یعنی قبول کردم ازدواج را،
را اگر بگويي و بعد سكس كني ملائك و فرشته ها دور سرت ميگردند و روزي تو در درگاه خداوند متعال محفوظ است و كودكي كه نه ماه بعد به دنيا خواهد آمددر عرش اعلي قرار دارد و تو بهترين كار را انجام داده اي و سنت رسول خدا اجرا نموده اي و خدا خيلي تورا دوست داردو....ولي اگر آن جمله كذايي را نگويي تو كثافت و هرزه اي و نجس و پارتنر سكس تو نيز فاحشه است و لايق دوزخ و كودكتان نيز حرامزاده وتوبدترين كار را در پيشگاه خدا انجام داده اي تازه اگر زن هم داشته باشي حكمت سنگسار است و مرگ.
آري من اين دين را نميخواهم.يهود را هم نميخواهم كه به من بگويد خوردن گوشت با لبنيات حرام است ومسيح را هم نميخواهم كه پيغمبرش به تقليد از ميترا الهه مهر ايرانيان كه 272 سال قبل از ميلاد مسيح 25 دسامبر از مادري باكره درون يك غار به دنيا ميايد,او هم از مادري باكره در 25 دسامبر درون يك غاربه دنيا ميايد.
من ميخواهم خودم باشم انسان باشم كسي مرا امر و نهي نكند.حد من و رفتارم را قانون معين كند.قانوني كه خودم و تمام افراد مانند خودم در وضع آن سهيم بوده باشيم.
من اديسون را ميستايم اما برايم مقدس نخواهد بود برايش احترام قائلم اما پرستشش نخواهم كرد
دوست ندارم كارهايم را با جمله اي عربي كه نميفهمم اش شروع كنم و خدايي را كه نميشناسم اش را به زباني كه نميدانم اش را با اركاني كه نمي پسندم اش را عبادت كنم و دوست ندارم هركاري كه از قدرت من خارج است را با گفتن ان شاء الله و ماشاءالله به گردن موجودي موهوم بياندازم و از سر خود باز كنم.
آري من ميخواهم انساني باشم به نام خودم نه انساني به نام يك دين و مسلك.من ميخواهم انسان باشم
منبع : http://iraniabadvaazad.blogspot.com/2010/12/blog-post_12.html
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر