۱۳۸۹ آذر ۲۳, سه‌شنبه

درخواست سید محمد خاتمی از محمد نوری زاد برای پایان دادن به اعتصاب غذا

کلمه : سید محمد خاتمی رییس جمهور سابق کشورمان درپیامی رسمی به محمد نوری زاد جهاد گر دربند از وی خواست تا به اعتصاب غذای خشک خود پایان دهد. نوری زاد سه روز است که در اعتراض به محاکمه توهین آمیز و سه دقیقه ای خود دست به اعتصاب غذا زده است. 

متن پیام حجت الاسلام والمسلمین سید محمد خاتمی که در اختیار کلمه قرار گرفته است به شرح زیر است:

نوری زاد برای ما عزیز است و ارزشهای وجودی و خدمات او برای همیشه در خاطره ملت و تاریخ انقلاب ثبت خواهد شد و سلامتی و وجود او همچنان که در گذشته ، امروز و فردا هم ارزشمند و منشأ خیر خواهد بود. هر چند من هم معتقدم به او و بسیاری از سرمایه های انقلاب و کشور و اصل نظام ستم شده و می شود ولی به هر حال برای همه ما آنچه مهم است سرنوشت کشور و انقلاب و اصالت های آن و حفظ حق و حرمت مردم است و در این راه از دادن هزینه نباید پرهیز کرد.

امیدوارم همه بدانند که با همبستگی و پایبندی به قانون اساسی و عدالت است که می توان بر مشکلات غلبه کرد.

من خواهش می کنم آقای نوری زاد از تصمیم خود بر اعتصاب خشک منصرف شود. امیدوارم اصل این تصمیم سبب شود که مسؤلان ذی ربط با تجدید نظر در مورد او و بسیاری از عزیزان دیگر که گرفتارند زمینه را برای اصلاح امور و بازگشت کشور به امنیت و ثبات و قانون فراهم کنند.

سید محمد خاتمی

توزیع کاندوم بین زندانیان زندان رجایی شهر

به گزارش خبرگزاری فعالان حقوق بشر در ایران : مسئولین زندان رجایی شهر در بین زندانیان سالن 11 بند 4 زندان رجایی شهر کاندوم پخش کرده اند . این اقدام در جهت جلوگیری از انتشار بیماری های مقاربتی از جمله هپاتیت و ایدز انجام گرفته است . گفتنیست سالن 11 بند 4 شامل زندانیان شرور و سابقه دار می باشد . موارد بسیاری از تجاوز جنسی در این زندان گزارش شده است .

واکنش پلیس ایران به اجاره خانه های مبله ساعتی در شمال غرب تهران

به تازگی در برخی محلات پایتخت، خانه‌هایی تحت عنوان «آپارتمان‌های ساعتی و اتاق‌های مبله» برای اجاره به افراد مجرد راه‌اندازی شده که واکنش پلیس امنیت اخلاقی را در پی داشته است.

این آپارتمان‌ها که بیشتر در مساحت‌های 40 تا 50 متری است، به صورت ساعتی به افراد متقاضی اجاره داده می‌شود.

به گزارش جوان این آپارتمان‌ها به محفل و پاتوق امنی برای افراد خلافکار تبدیل شده است. استعمال مواد مخدر، تکثیر و توزیع فیلم‌های غیراخلاقی و در مواردی اعمال منافی عفت در این آپارتمان‌ها انجام می‌شود که غفلت مسئولان انتظامی برای برخورد با عوامل راه‌اندازی این خانه‌ها زمینه گسترش این نوع از مراکز فساد را فراهم کرده است.

طبق گزارش‌های رسیده و تماس تعدادی از شهروندان این خانه‌ها بیشتر درحوالی منطقه هفت تیر و شهرک غرب اجاره داده می‌شود و شیوه اجاره این خانه‌ها هم به این صورت است که صاحب خانه‌ها واحدهای استیجاری خود را برای یك هفته، یك روز و حتی چند ساعت اجاره می‌دهند و در قبال آن اجاره‌ای چند صد هزار تومانی از مستأجران دریافت می‌کنند.

سردار روز بهانی: پرونده آپارتمان‌های ساعتی را بررسی می‌کنیم

این در حالی است که مسئله آپارتمان‌های ساعتی با صحبت‌های رئیس پلیس امنیت اخلاقی نیروی انتظامی وارد فاز جدید شده است. به گفته سردار روزبهانی گزارش‌هایی در این باره به پلیس اماكن عمومی ارسال شده و پرونده ویژه‌ای با موضوع آپارتمان‌های مبله و اجاره‌ای به صورت ساعتی در پلیس اماكن عمومی درحال بررسی است.

کارشناس انتظامی: مواظب دفاتر معاملات ملکی غیرمجاز باشید

«جوانان باید نسبت به تبلیغات کاذب برخی دفاتر معاملات ملکی هوشیار باشند». سرهنگ بهرام اسفندیاری کارشناس انتظامی با بیان این مطلب به «جوان» می‌گوید: یکی از عوامل اصلی گسترش خانه‌های ساعتی در پایتخت، برخی بنگاه‌های معاملات ملکی غیرمجاز هستند که در ماه‌های گذشته با تبلیغات کاذب به دنبال اخذ مبالغ کلان از جوانان و اغفال آنها هستند.

به باور وی اینگونه از جرایم تنها از سوی بنگاه‌های مسکن غیرمجاز صورت می‌گیرد، چرا که صاحبان آنها به راحتی با خانه‌های خالی یک محل آشنا هستند و در مدت کوتاهی نسبت به قولنامه یا خرید این خانه‌ها اقدام می‌کنند.

جامعه‌شناس: فرهنگ زندگی فردی نداریم

اما فرهاد طهماسبی جامعه‌شناس درباره گسترش آپارتمان‌های ساعتی نظر متفاوتی دارد، به باور وی درکشور ما به دلیل اینکه فرهنگ‌سازی فردگرایی و زندگی تک نفره وجود ندارد، این نوع خانه‌ها می‌تواند باعث افزایش بسیاری از آسیب‌های اجتماعی در جامعه شود و افراد با زندگی در این خانه‌ها به نوعی دچار یک استقلال‌طلبی کاذب می‌شوند که این موضوع درجوانان بسیار خطرناک‌تر خواهد بود.

وی با بیان این مطلب به «جوان» می‌گوید: جوانان مجرد به دلیل ازدواج نکردن و برطرف شدن نیازهای جنسی به دنبال اماکن خلوت و درحقیقت پناهگاهی به دور از خانواده هستند که این نوع از خانه‌ها زمینه ساز تحریک جوانان است و می‌تواند به اماکن امنی برای رشد انواع بزه‌های اجتماعی تبدیل شود.

به هر روی به نظر می‌رسد موضوع اجاره آپارتمان‌های ساعتی با وارد شدن مسئولان نیروی انتظامی و اظهارنظر کارشناسان وارد مرحله خطرناکی شده است، که چنانچه اقدامات جدی و برخورد قانونی با عوامل اجاره این خانه‌ها صورت نگیرد، باید در انتظار جرایم جدید و حتی سازمان‌یافته در کشور باشیم!

ملاقات با زنان زیبا برای سلامتی مضر است .

دانشمندان اعلام کردند: ملاقات با یک زن زیبا می‌تواند برای سلامت شما مضر باشد.

نتایج یک تحقیق در دانشگاه والنسیا نشان می‌دهد که ملاقات با یک زن زیبا باعث افزایش هورمون استرس موسوم به کورتیزول در بدن انسان می‌شود.

این هورمون تحت تاثیر استرس‌های فیزیکی و روانی در بدن انسان تولید می‌شود که می تواند در نهایت منجر به بیماری‌های قلبی شود.

برای بررسی این موضوع ، محققان از 84 دانش‌آموز مذکر خواستند که هر کدام در یک اتاق نشسته و مشغول حل یک پازل شوند.در این اتاق دو غریبه شامل یک مرد و یک زن هم نشسته بودند.

دانشمندان متوجه شدند زمانی که فرد غریبه مذکر اتاق را ترک می‌کند و دو مرد در کنار یکدیگر باقی می‌مانند میزان هورمون استرس آ‌نها تغییری نمی کند ، اما زمانی که فرد مذکر اتاق را ترک می‌کند ، میزان هورمون استرس در شخص افزایش مي‌يابد.

کورتیزول در دوزهای کوچک می‌تواند تاثیرات مثبتی در بدن داشته باشد و میزان هوشیاری و سلامت کلی بدن را افزایش دهد. اما در صورتی که این هورمون به طور مداوم در بدن انسان باشد، می‌تواند منجر به بروز بیماری‌های پزشکی مانند بیماری‌های قلبی ، دیابت و فشار خون بالا شود.

۱۳۸۹ آذر ۲۲, دوشنبه

شکایت مایکروسافت از اپل و ده شرکت دیگر به جایی نرسید .

شكايت يكي از بنيانگذاران شركت مايكروسافت از اپل و چند شركت بزرگ فناوري ديگر به جايي نرسيد.

پل الن دادخواستي را بر ضد اپل و 10 شركت ديگر فناوري تقديم دادگاه كرده، اما قاضي اين شكايات را مبهم تشخيص داده و آنها را رد كرد. با اين حال الن قصد دارد شكايات خود را مجدداً مطرح كند. 

وي مدعي است اپل و ديگر شركت ها چهار اختراع ثبت شده توسط وي در حوزه تجارت الكترونيك و جستجو در اينترنت را بدون كسب اجازه مورد استفاده قرار داده اند. از جمله ديگر شركت هاي تحت تعقيب از سوي الن مي توان به فيس بوك، ياهو و AOL اشاره كرد.
چندي قبل تمامي شركت هاي مورد تعقيب ادعاهاي الن را رد كرده بودند. قاضي دادگاه نيز گفت اين ادعاها آن قدر گسترده و متنوع است كه نمي توان آنها را ثابت كرد يا در موردشان نظر داد. 

پل آلن در اواسط دهه 70 ميلادي با همكاري بيل گيتس شركت مايكروسافت را تاسيس كرد، اما بعد از مدتي از وي جدا شد و به كار بر روي طرح هاي شخصي و سرمايه گذاري پرداخت .

منوچهر متكی از وزرات بركنار شد ...

آفتاب: محمود احمدی‌نژاد در حکمی علی‌اکبر صالحی را به عنوان سرپرستی وزارت امور خارجه منصوب کرد. محمود احمدی‌نژاد در حكمی علی‌اكبر صالحی را به عنوان سرپرستی وزارت امور خارجه منصوب كرد و در نامه‌ جداگانه‌ای از زحمات و خدمات منوچهر متكی در دوران تصدی مسئوليت وزارت خارجه قدردانی كرد.

منوچهر متکی از وزراتخارجه برکنار شد.

محمود احمدی‌نژاد در حکمی علی‌اکبر صالحی را به عنوان سرپرستی وزارت امور خارجه منصوب کرد و در نامه‌ جداگانه‌ای از زحمات و خدمات منوچهر متکی در دوران تصدی مسئولیت وزارت خارجه قدردانی کرد.

متن حکم دکتر محمود احمدی‌نژاد به این شرح است:

جناب آقای دکتر علی‌اکبر صالحی

نظر به تعهد و دانش و تجربیات ارزنده و به استناد اصل یکصد و سی و پنج قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و براساس این حکم به سمت «سرپرستی وزارت امور خارجه» منصوب می‌گردید.

امید است با استعانت از خداوند متعال در انجام وظایف محوله موفق باشید.
محمود احمدی‌نژاد

جناب آقای منوچهر متکی

سلام علیکم؛

بدینوسیله از زحمات و خدمات جنابعالی در دوران تصدی مسئولیت «وزارت امور خارجه» تشکر و قدردانی می‌کنم.

امیدوارم این زحمات در پیشگاه خداوند مأجور باشد و جنابعالی نیز در کلیه مراحل زندگی و خدمت به مردم عزیز میهن اسلامی موفق و موید باشید.

عزت و سعادت جنابعالی را از خداوند منان خواستارم.

محمود احمدی‌نژاد

خاطرنشان می‌شود منوچهر متکی درحالی از وزارت امور خارجه برکنار شد که وی به‌منظور دیدار با مقامات ارشد سنگال، ‌در این کشور به‌سر می‌برد.

عکس پسران زیبای ایرانی و خارجی









پسران خوشگل ایرانی و خارجی . پسران ایمو و فشن . پسر های مدل . پسر سال . پسر زیبا . زیبا ترین پسرها

هشت پدیده ای که تا کنون بشر از توضیح آن نا توان مانده است .

برخی از پدیده ها در جهان وجود دارند که انسان تاکنون موفق به ارائه توضیحات مناسبی در خصوص آنها نشده است. در گزارشی به معرفی هشت پدیده ای می پردازیم که بشر از توضیح آنها ناتوان است.

با وجود پیشرفتهای بشر در توسعه علم و فناوری به ویژه در نخستین سالهای هزاره سوم هنوز بسیاری از پدیده ها باقی مانده اند که هیچ توضیحی برای آنها وجود ندارد. مجله Scientific American در وب سایت خود به معرفی برخی از این پدیده ها پرداخته است.

:: فصلی بودن آنفلوآنزا

هرچند ویروسهای آنفلوآنزا در تمام فصول سال وجود دارند اما دانشمندان هنوز موفق نشده اند توضیح دهند که چرا آنفلوآنزا تنها در مناطق معتدل و تنها در فصول زمستانی و سرد ظهور پیدا می کند.

:: تولد زبان

از لحظه ای که انسان خلق شد شروع به سخن گفتن کرد. اما از آنجا که در فسیلهای باقی مانده از این جاندار بقایایی از اندامهای مرتبط با زبان مثل تارهای صوتی، نای و زبان باقی نمانده است بنابراین دانشمندان نمی دانند که انسان نخستین به چه روشی این توانایی را توسعه داده است. همچنین روشی که به کمک آن کودکان صحبت کردن را می آموزند هنوز ناشناخته باقی مانده است.


:: توسعه دو جنس

جانداران اولیه زمین به روش تک جنسی تولید مثل می کردند اما در حدود یک میلیارد سال قبل دو جنس نر و ماده ظاهر شدند. پرسش بسیاری از دانشمندان این است: چرا جنس نر وجود دارد در حالی که جنس ماده برای تولید مثل کافی است؟ در حقیقت به نظر می رسد که حضور دو جنس نر و ماده نوعی رفتار سازگار با تکامل باشد.

:: ابر رساناهای دمای بالا

در حالی که پیش از این تصور می شد هدایت الکتریکی می تواند تنها در دمای بسیار پایین نزدیک به 273- سانتیگراد رخ دهد، در حدود دهه 80 کشف شد که برخی آلیاژهای محتوی مس می توانند در دمای بالاتر در حدود 196- درجه سانتیگراد نیز هادی جریان الکتریسته باشند. به هر حال هنوز تئوری که بتواند در خصوص این رفتار فیزیکی پاسخ دهد ارائه نشده است.

:: مواد و ضد مواد

بیگ بنگ انفجاری که در پی آن جهان متولد شد از مقدار برابری ماده و ضد ماده ساخته شده است. به این ترتیب در کنار ستارگان، سیارات و کهکشان هایی که با کمک تلسکوپ های پر قدرت قابل رصد هستند، ضد ستارگان، ضد سیارات و ضد کهکشان هایی هم وجود دارند که ممکن است در بخش هایی از جهان پنهان شده باشند. به اعتقاد محققان، ضد ماده وجود دارد اما هنوز ماهیت آن به صورت یک راز باقی مانده است.

:: پرتوهای کیهانی با انرژی بالا

به اعتقاد دانشمندان پرتوهای کیهانی با انرژی بالا به شدت به زمین آسیب می رسانند و اعتقاد بر این است که از سیاه چاله ها و یا از ابرنواختران کهکشانهای نزدیک ساطع شده اند اما هنوز جزئیات این پرتوها ناشناخته مانده است.

:: خصلت کایرالى مولکولها

در طبیعت، اغلب مولکولهای آلی دو شکل آینه ای دارند اما این دو شکل همانند دستهای انسان روی هم منطبق نمی شوند. تنها یکی از این دو شکل فعال بوده و در طبیعت رایج است. اینکه چرا تنها یک شکل از مولکول در توسعه حیات اهمیت دارد هنوز یک راز است.

:: چرخش پروتونها

توانایی پروتونها چرخیدن است که با اصطلاح "چرخش"( spin) شناخته می شود. این چرخش، فعل و انفعالات مغناطیسی میان ذراتی که اساس رزونانس مغناطیسی تصاویر را می سازند کنترل می کند. تاکنون آزمایشاتی برای محاسبه چیزی که منجر به خاصیت چرخشی پروتونها می شود انجام شده و نشان داده است که این چرخش کاملا به کوارکها وابسته است. کوارکها ذرات سازنده پروتونها هستند. به همین دلیل دانشمندان در تلاش برای کشف فاکتورهای دیگری هستند که منجر به بروز اثر چرخش پروتونها می شود.

منبع : وبلاگ فرزین بیگی 

من یک بی خدای بی دین هستم !

من يك بي خداي بي دين هستم
من يك بي خداي بي دين هستم كه به هيچ دين و مسلكي كه بخواهد مرا راهنمايي كند و پيشرو من باشد اعتقاد ندارم.گروهي از پيامبران را زاييده ذهن وتخيل بشر و گروهي را عده اي شياد و رند ميپندارم كه از احمقيت مردم سو استفاده كرده اند.
اعتقاد دارم سه دروغ بزرگ تاريخي به بشريت گفته شده :
اول:دين
دوم:دين الهي
سوم:آخرين دين الهي

به وجود طبيعت احترام قائلم.به فلسفه تكامل بشريت اعتقاد دارم.عقل را جزء لايزال هستي ميپندارم.خداي من خودم هستم و تعقل و تفكر من خداوندگار من است.چون هيچگاه پايان پذير نيست.سلمان فارسي را فردي خائن و خلفاي سه گانه را مشتي عرب وحشي و رذل ميدانم.احترامي كه براي يك الاغ بار كش قائلم بيش از احتراميست كه براي آخوند روي منبر قائل هستم.
من فكر ميكنم مي انديشم پس هستم و كسي كه فكر نكند و نيانديشد وجود ندارد حتي اگر باشد و خيلي بزرگ هم باشد.از پاپ هاي مسيحيت و خاخام هاي افراطي يهود و ملاهاي كثيف اسلام متنفرم چون به بشريت هيچ خدمتي نميكنند.شراب را دوست دارم چون براي سلامتي اندكي نوشيدنش مفيد است و از دود بيزارم چون هيچ نفعي براي بدن ندارد و اسلام هم نگفته بد است.
دين را مايه ننگ بشريت و انسانها ميدانم چون به تو ميگويد"تو نميفهمي و آنچه من ميگويم درست است"
ديني كه در آن احكام سكس با گاو ماده بيان شده را نه تنها يگانه راه سعادت بشريت نميدانم كه آن را مايه گمراهي انسانيت ميدانم.ديني پيش بيني سكس با خاله و عمه را هنگام زلزله را ميكند در حد كارتن هاي كودكان خنده آور و تهوع آور ميدانم.
ديني كه جمله «زَوَّجْتُکَ نَفْسی فِی الْمُدَّهِ الْمَعْلوُمَهِ عَلَی المَهْرِ الْمَعْلُومِ»؛ یعنی خود را زن تو نمودم به مهر معین شده در مدت معلوم، و مرد بگوید « قبلت التزویج» یعنی قبول کردم ازدواج را،
را اگر بگويي و بعد سكس كني ملائك و فرشته ها دور سرت ميگردند و روزي تو در درگاه خداوند متعال محفوظ است و كودكي كه نه ماه بعد به دنيا خواهد آمددر عرش اعلي قرار دارد و تو بهترين كار را انجام داده اي و سنت رسول خدا اجرا نموده اي و خدا خيلي تورا دوست داردو....ولي اگر آن جمله كذايي را نگويي تو كثافت و هرزه اي و نجس و پارتنر سكس تو نيز فاحشه است و لايق دوزخ و كودكتان نيز حرامزاده وتوبدترين كار را در پيشگاه خدا انجام داده اي تازه اگر زن هم داشته باشي حكمت سنگسار است و مرگ.
آري من اين دين را نميخواهم.يهود را هم نميخواهم كه به من بگويد خوردن گوشت با لبنيات حرام است ومسيح را هم نميخواهم كه پيغمبرش به تقليد از ميترا الهه مهر ايرانيان كه 272 سال قبل از ميلاد مسيح 25 دسامبر از مادري باكره درون يك غار به دنيا ميايد,او هم از مادري باكره در 25 دسامبر درون يك غاربه دنيا ميايد.
من ميخواهم خودم باشم انسان باشم كسي مرا امر و نهي نكند.حد من و رفتارم را قانون معين كند.قانوني كه خودم و تمام افراد مانند خودم در وضع آن سهيم بوده باشيم.
من اديسون را ميستايم اما برايم مقدس نخواهد بود برايش احترام قائلم اما پرستشش نخواهم كرد
دوست ندارم كارهايم را با جمله اي عربي كه نميفهمم اش شروع كنم و خدايي را كه نميشناسم اش را به زباني كه نميدانم اش را با اركاني كه نمي پسندم اش را عبادت كنم و دوست ندارم هركاري كه از قدرت من خارج است را با گفتن ان شاء الله و ماشاءالله به گردن موجودي موهوم بياندازم و از سر خود باز كنم.


آري من ميخواهم انساني باشم به نام خودم نه انساني به نام يك دين و مسلك.من ميخواهم انسان باشم

منبع : http://iraniabadvaazad.blogspot.com/2010/12/blog-post_12.html 

محمد نوری زاد : روز عاشورا ، جنازه ام را بر سرشان می کوبم !

علت این که از روز بیستم (شنبه)رابرای شروع اعتصاب انتخاب کرده ام این است که می خواهم درست روزعاشورا ، جنازه ام رابر سر اینها بکوبم …

درباره نویسنده این مطلب : 

نویسنده این مطلب به قول خودش توفیق این را داشته است که سی دقیقه در راهروی طبقه سوم دادگاه انقلاب در کنار محمد نوری زاد بنشیند.به دلیل ممنوعیت – ملاقات هفتگی ، خانواده وی هیچگونه اطلاعی از او و از هم سلولی اش آقای سید مصطفی تاج زاده ندارند . خدای قادر متعال نویسنده این مطلب را در کنار محمد نوری زاد می نشاند تا او آخرین خبرها را به ما برساند . نویسنده ناشناس ، هرکه هست ، خدایارش . که به همین اندازه ما را از عزیزمان با خبرکرد :

اول که دیدمش ، نشناختمش . موهای سرش بلند شده بود . جوری که گویی سه ماهی او رابه آرایشگاه نبرده باشند . پای چپش می لنگید . از شعبه ۲۸بیرون آمده بود . در راهرو جای نشستن نبود . به اتاق منشی رفت تا بریکی از صندلی های اتاق منشی بنشیند . منشی شعبه ۲۸ اجازه نداد . به راهرو برگشت . من به احترامش از جا برخاستم تا به جای من بنشیند . قبول نکرد . اصرار کردم . قبول نکرد . التماسش کردم . قبول نکرد . ایستاد . چهره آرام اما پیروز داشت . گویی از یک جنگ تمام عیار بازآمده بود . جنگی که در آن ، پشت حریفش را به خاک برده بود ، جوان سربازی که او را از زندان اوین به دادگاه آورده بود ، تقلا کرد تا شاید جایی برای نشستن نوری زاد پیدا کند . راهرو ، از همیشه شلوغ تر بود . عده ای از متهمین را با دستبند و پابند آورده بودند . صندلی ها اشغال بود ، سینه کش دیوار نیز جای برای نشستن نداشت . تا این که بخت یار شد و نفر پهلوی دستی مرا صدا زدند . مثل فنر از جا جست و رفت . اینجا بود که کنار کشیدم و به نوری زاد اشاره کردم در کنار من بنشیند . نشست . پرسیدم :

- مرا می شناسید ؟

گفت :

- چهره نورانی شما برایم آشناست . اگر اسم شریف شما بخاطرم نیست مرا ببخشایید . درست همینطور کتابی صحبت کرد . “ببخشایید” . انگار یک متن ادبی ویراستاری شده را با صدای گرمش می خواند . همان صدای گرمی که در سایت شخصی اش هست و با خدا مناجات کرده است . ” نجواهای محمد نوری زاد در زندان ” . همان صدایی که گاه با بغض و هق هق کلماتی که در گلو می مانند و شکسته و ترک خورده به گوش می رسند ، همراه است :

- خدایا ، درکنار سلول انفرادی من ، جوانی سخت ناله می کند و از تو طلب مرگ می کند . کف دستم را بر دیوار مشترکمان می گذارم و آیه ای از قرآن تو را برای او می خوانم . ” الحمدالله الذی اذهب عنی الحزن ان ربنا لغفور شکور . عجبا که جوان آرام می گیرد .”

من نجواها را با صدای حزن آلود نوری زاد بارها شنیده و بارها با او گریسته ام . با او به بالای ابرها سفر کرده ام . و با او در سلول تنگ انفرادی زانو به زانو نشسته ام . خدا خواست در بیداری نیز در کنار او بنشینم و چند کلمه ای از او بشنوم . صحبت کردن من و او جایز
نبود . یعنی ما اجازه نداشتیم با هم صحبت کنیم . حتی سربازی که او را آورده بود ، دوبار به
نوری زاد تذکر داد که صحبت نکند . اما شلوغی راهرو و رفت و آمد متهمین وسربازها و خانواده هایی که به احتمال ملاقات بستگان خویش آمده بودند ، این امکان را فراهم آورد که نوری زاد نجوا گونه با من صحبت کند . شاید من که در کنار او بودم ، به زور می شنیدم او چه می گوید . هیچوقت یادم نمی رود . وقتی دانست من دانشجو هستم ، روز شانزدهم آذر را به من تبریک گفت . آن روز ، شانزدهم آذر بود . من سراپا گوش بودم و او مسلسل گون ، هرچه را برخودش گذشته بود برای من گفت . از من خواست تا شنیده هایم را به اطلاع دیگران برسانم . و تأکید کرد : “یک مطلبی از گفته های من تنظیم کن و به سایت شخصی من بده . منصف باش و چیزی از خودت بر آن اضافه نکن و روح سخنان مرا تغییر نده . ” گفتم : چشم.

و نوری زاد ادامه داد :

چند هفته پیش ، در یک دادگاه سه دقیقه ای مرا بخاطر توهین به مأموران وزارت اطلاعات مجرم دانستند . بازپرس عجول ، طی دو سوال سرو ته قضیه را به هم آورد و پرونده ای برای من تشکیل داد . ظاهراً در نامه ای به رهبری ، من نوشته بودم که مأموران وزارت اطلاعات ، با متهمین بازداشت شده برخوردهای تند همراه با ضرب و شتم دارند و به آنها ناسزا می گویند . من در پاسخ به سوأل اول این بازپرس عجول نوشتم : وقتی مأموران وزارت اطلاعات ، کله حمزه کرمی و عبداله مؤمنی را در کاسه مستراح فرو می کنند و خود مرا – محمد نوری زاد را – می زنند و غلیظ ترین فحش های رکیک را بر زبان می آورند ، چرا نباید به این رویه زشت و هیولاگون اعتراض کنم ؟ خلاصه در آن سه دقیقه ، بازپرس عجول مرا مجرم دانست و پرونده ای را که مأمور تشکیل آن بود ، تشکیل داد . مگر او ، و گنده تر از او ، می توانند به شکایت وزارت اطلاعات توجهی نکنند و بگویند این شما هستید که مقصرید؟بازپرس بی نوا باید زندگی کند . او که قرار نیست به زحمت بیفتد . گور پدر عدالت و انصاف و کسی که از دستگاه قضایی طالب حق و حقیقت است . من بعد از این بازپرسی خنده دار، نامه ای نوشتم به رئیس قوه قضاییه و از مأموران خاطی وزارت اطلاعات شکایت کردم . نامه ام صریح بود . طوری که دو نفر ، یکی از اطلاعات ، و یکی هم از دادستانی مرا خواستند . مرد اطلاعاتی که خودش را ” نوروزی ” می نامید ، مودب بود اما مرا فریب خورده می دانست . جوابش را دادم . دومی می خواست بداند که من کی و کجا از مأموران اطلاعات کتک خورده ام و ناسزا شنیده ام و شکایت کرده ام . می گفت با یک واسطه از طرف خود آقای لاریجانی آمده . اسمش را پرسیدم . نگفت . شاید آقای لاریجانی می خواسته بداند این ” کله در مستراح فرو کردن ها ” در دوره او بوده . همین که فهمید به دوره پیش از او مربوط است ، فتیله عدالتش پایین کشیده شده و خیالش راحت شده است . تا این که دیروز پانزده آذر ، مرا به همین شعبه ۲۸ آوردند پیش قاضی مقیسه . در همان یکی دو جمله اول دانستم قاضی بی ادبی است . زانوی پای من درد
می کند . مثل شعبان بی مخ ها داد زد : لنگت را جمع کن . به او گفتم : قاضی باید با ادب باشد . من پایم درد می کند . گفت : پس دراز بکش . در اتاق سه نفر بودیم . من و مقیسه و منشی که گفته های مقیسه را می نوشت . مقیسه یک روحانی فربه است . شروع کرد به خواندن پرونده من در همان جلسه . به او گفتم : یک قاضی باید متن پرونده را قبلاً خوانده باشد . گفت :سرمان شلوغ است . نمی رسیم . گفت : تو باید ثابت کنی این حرف هایی را که درباره مأموران وزارت زده ای!

راستش من ته این دادگاه نمایشی را می دانستم چیست . مگر این فردی که اسمش را قاضی گذارده دستگاه اطلاعات را رها می کرد و برحق من انگشت می نهاد ؟ هرگز . و چون دادگاه را به شدت نمایشی یافتم ، به مقیسه گفتم : من ، نه شما را و نه این دادگاه را قبول ندارم . مقیسه به منشی اش گفت : بنویس من نه تو را نه این دادگاه را قبول ندارم . و منشی نوشت . داشتند سندهای لازم را علیه من کامل می کردند . مقیسه روکرد به من و گفت : اگر ثابت نکنی می دهم شلاقت بزنند . حکم زندان برایت می برم . گفتم : من تو را و نه دادگاهت را به رسمیت نمی شناسم . گفت : حسابت را می رسم . گفتم : تو مرعوب وزارت اطلاعاتی . من تو را قبول ندارم . مقیسه به منشی اش گفت : بنویس تو مأمور وزارت اطلاعاتی من تو را قبول ندارم . و منشی نوشت .

مقیسه گفت : بدبخت می دانی با خودت چه می کنی ؟ گفتم : هرچه در توان داری بکار بگیر . یک سال . ده سال . بیست سال . حبس ابد . تو با هر رأیی که می دهی آتش جهنمت را شعله ورتر می کنی . مقیسه به تنگ آمد و گفت : حالی ات می کنم مزدور اجنبی . گم شو بیرون . به او گفتم : من مزدی اگر گرفته ام از جمهوری اسلامی بوده . کارمند جهادسازندگی بوده ام . کارم مشخص بوده . تو چه ؟ که بر مسند علی نشسته ای و با عدالت شوخی می کنی ! منشی به مقیسه گفت : بنویسم ؟ مقیسه به او گفت : نه ، ولش کن . مریض است . نمی بینی ؟ به مقیسه گفتم : مریض خودتی . کدام مریض ، مریض تر از کسی که بر سر حق و عدالت کلاه
می گذارد ؟ از اتاق بیرون آمدم . مرا به اوین بازگرداندند و امروز باز به شعبه ۲۸ آوردند . وارد اتاق مقیسه که شدم ، علاوه برخود او و منشی اش ، یک خانم ( نماینده دادستان ) و مردی که بعداً فهمیدم محض احتیاط آورده اند تا من با مقیسه دست به یقه نشوم هم بودند . مقیسه سر ضرب شروع کرد و بدون بسم الله و رسمیت جلسه از من پرسید : به چند سال محکوم شده ای؟ خواستم چیزی نگویم ، اما گفتم : در پرونده من هست . گفت : در این پرونده نیست . گفتم : از دستگاه کامپیوتر دادگاه سوأل می کردید مشخص می کرد . گفت : حالا تو بگو . گفتم : سه سال و نیم . گفت : تو نوشته ای که مأموران اطلاعات کله متهمین را در کاسه توالت فرو
می کنند . باید این را ثابت کنی . می دانستم بازی شروع شده است وصحنه با حضور نماینده دادستان کامل است . گفتم : من نه شما را و نه این دادگاه را به رسمیت نمی شناسم . مقیسه به منشی اش گفت : بنویس می گوید من نه تو را و نه این دادگاه را به رسمیت نمی شناسم . مقیسه گفت : تو نوشته ای با حمزه کرمی و عبدالله مومنی این کار را کرده اند . من این دونفر را
می آورم اینجا اگر گفتند با ما این کار را نکرده اند چه ؟ گفتم : اگر معلوم شد مأموران وزارت اطلاعات مقصرند چه ؟ شما آدمی هستی که برعلیه آنها رأی بدهی ! نیستی . به همین دلیل من کوچکترین ارزشی برای این دادگاه قائل نیستم .مقیسه به نماینده دادستان گفت : تا کیفرخواست مرا بخواند . آن خانم ، در دو جمله مرا مستحق مجازات دانست . درست همان نقشه ای که از پیش مشخص بود . گفتم : خانم محترم ، ضمن احترام به شما و چادر شما ، من این دادگاه و این قاضی را قبول ندارم . مقیسه گفت : چرا؟ گفتم : بخاطر این که شما فرسنگ ها از عدالت فاصله داری . مقیسه به منشی اش گفت : بنویس تو فرسنگ ها از عدالت فاصله داری . مقیسه به من گفت : من بزرگترهای تو را به طناب اعدام سپرده ام . از سال ۶۰ تا الآن دارم قضاوت می کنم . گفتم : جهنمت را در همین دنیا خواهی دید . گفت :بدبخت ،من خودم رادرمرکز بهشت می بینم . گفتم : اگر این را هم نگویی شب ها چطور از عذاب وفشاروجدان بخوابی . تازه اگر وجدانی برایت مانده باشد . گفت : اگر ثابت نکنی این حرفها را ، می دانم با تو چه کنم . گفتم : قبولت ندارم . بویی از عدالت نبرده ای . گفت : باشد . پس من بر اساس همین پرونده ( پرونده دو سوالی وسه دقیقه ای که در آن حمزه کرمی و عبدالله مومنی اشاره کرده بودم . وسرهای فرو شده آنها در مستراح و فحش ها و ناسزاها)رأی صادر می کنم . گفتم : بروم ؟ گفت : باش تا حکم به تو ابلاغ شود .

صحبت های نوری زاد به اینجا که رسید ، او را به داخل صدا زدند . رفت و ده ثانیه بعد برگشت . از کنار من عبور کرد ، به احترامش از جا بلند شدم . توقفی کرد و گفت : “دوسال حبس برید . به مقیسه گفتم بنویس سی سال !” نوری زاد با سرباز همراهش و مأمور دیگری که درجه بالاتری داشت ، درطول راهرو رفت و به طرفی پیچید . من بلافاصله کاغذ و قلم در آوردم و هرچه را که از او شنیده بودم ، نوشتم تا فراموشم نشود . نوری زاد در آن نجوای نیم ساعته ، به اندازه یک ساعت مطلب فشرده به من گفت . چیزهای دیگری هم از او شنیدم که بد نیست آنها راهم متذکر بشوم . پیش از آن که از صندلی ای خالی شود و او درکنار من بنشیند ، یکی از وکلای سرشناس آمد و با دیدن نوری زاد که ایستاده بود ، با او خوش و بش کرد . شنیدم که نوری زاد به گفت : آقای وکیل ، میدانم که کار شما نیست اما برای زندان انفرادی بازداشت شدگان یک فکری بکنید . من اطمینان دارم اگر همین آقای مقیسه را یک روز ، حتی تفریحی به سلول انفرادی بیندازند ، می آید و یک روز را بیست روز محاسبه می کند . چرا باید یک روز در سلول انفرادی ، که با هزار جور هول و هراس همراه است ، معادل یک روز بند عمومی محاسب شود ؟ دربند عمومی، جمعیت زیادی هست . در سلول انفرادی هیچیک از اینها که نیست ، نگرانی و اضطراب و هول و هراس هم هست . وکیل با شنیدن این سخنان ، پا به پا شد و گفت : آقای نوری زاد ، اینها به ما مربوط نیست . باید مجلس روی این موضوع کارکند . نوری زاد انگار که بخواهد تیری درتاریکی انداخته باشد . به او گفت : برای همین موضوع ، بسترسازی کنید . در محافل ، درهرکجا که بحثی قضایی هست ، این مهم را مطرح کنید . اگر یک روز انفرادی معادل ده روز محاسبه شود ، بسیاری از زندانیان امروز ، آزاد می شوند .

یک نکته دیگر هم از نوری زاد شنیدم که بسیار به دلم نشست . نوری زاد ایستاده بود که یکی از زندانیان سیاسی جلو رفت و اورا درآغوش گرفت و بوسید و حال آقای تاج زاده را از نوری زاد پرسید . نوری زاد دست به شانه اوگذاشت و گفت : ” همینقدر بگویم که من تاج زاده را ندیده بودم . علیه اومطالب انتقادی زیادی نوشته بودم . رفتارو گفتار تند او را نمی پسندیدم .اما اکنون که چندماهی است با اوهمنشین شده ام ، اورامردی منطقی ، مسلمان ، خیراندیش میدانم . تاج زاده بسیارپاک است . در مسایل سیاسی آگاه وکارشناس است . همه اینها به کنار، پیشنماز من است درنمازجماعت.

نوری زاد رابه اوین برگرداندند . اماآخرین سخنان اودرگوشم مانده است . قاطع و تردیدناپذیر :

” من از روز بیست آذربه اعتصاب غذای خشک دست خواهم زد. دراعتراض به قانونی که نیست .عدالتی که نیست وظلمی که هست .علت این که از روز بیستم (شنبه)رابرای شروع اعتصاب انتخاب کرده ام این است که می خواهم درست روزعاشورا ، جنازه ام رابر سر اینها بکوبم .”

این تابلو راشما مجسم کنید : یک راهر ، ویک مرد در میان دومأمور می لنگد و پیش
می رود . آیا او به سوی مرگ می رود ؟ خدایا درعاشورای توچه نهفته است ؟

نوری زاد یک تقاضا نیز داشت :

” بهمه بگو حلالم کنند . مخصوصاً به خانواده ام . به همسر و فرزندانم . که بسیار آزردمشان . .

خبرگزاری فارس با پرچم سپاه ابن زیاد به استقبال محرم ميرود !!!



خبرگزاری فارس با پرچم قرمز سپاه ابن زیاد به استقبال ماه محرم می رود


کافیست که ستمکار، بیدادگری اش را خودش به رسمیت بشناسد.

کافیست که خودش بداند برای حفظ سنگرهایش، باید سنگرهای ریا را رها کند.

کافیست ظلم پنهان در پستوی ریاکاری را عریان کند. بیگناه را به غل و زنجیر بکشد. خون مسلمان بریزد و شاکی را در بند کند.

کافیست که از «الله اکبر» بهراسد. مانند جن خبیثی که از «بسم الله» هراسان است.

همین می شود که ظالم ( عادل دروغین ) ، بی اختیار، خاکریز های ارزش های نمایشی اش را ترک می کند، و صورتک های مظلوم نمایی را که بر چهره زده است، بر زمین می اندازد و سنگر های اخلاق را ترک می کند.

و اینجاست که حق مداران و ستمدیدگان به خاک کربلا می رسند ، و در خاکریز حق و اخلاق ، در کنار حسین (ع) می مانند.

و اینجاست که به قول میرحسین موسوی ، بر ماست که کاری زینبی کنیم .

----

صفحه گروه عکس خبرگزاری فارس
پی نوشت :

نخست . در روایات تاریخی از حادثه کربلا آمده است که نشان و پرچم سپاه ابن زیاد ، به رنگ قرمز بوده است و نشان و پرچم سپاه امام حسین (ع) به رنگ سبز.
دوم. در تعزیه ها و شبیه خوانی ها نیز این رنگ ها به صورت نماد سپاه ظالم و مظلوم در آمده است.
سوم. در سریال تلویزیونی مختارنامه هم می بینیم که سپاهیان ابن زیاد، پرچم و لباس های قرمز به تن دارند ، و یزیدیان با پرچم قرمزی که روی آن لا اله الا الله نوشته، به خیمه های یاران امام برای به اسارت در آوردن زنان و کودکان یورش می برند.


http://shad-news.blogspot.com/search/label

شعار نویسی بر روی اسکناس برای رهایی هدفی منطقی و بسیار کم هزینه

هزاران شعار برای نوشتن بر روی اسکناس ها وجود دارد و کار اصلی دیگر نوشتن روز تظاهرات های بعدی بر روی اسکناس ها است برای گوش زد به هم رزمان .

شعار پیشنهادی ما برای نوشتن بر روی اسکناس ها علاوه بر نوشتن تاریخ و زمان تظاهرات های بعدی این است :

تا تیر و فتنه بارد . جنبش ادامه دارد .

و یاد آوری عاشورای سبز 1389 


نظر مهندس موسوی در رابطه با اسناد افشا شده توسط ویکی لیکس

میرحسین موسوی در مصاحبه ای اختصاصی با روزنامه اینترنتی "قلم سبز" در پاسخ به سوالی راجع به ویکی لیکس می گوید:

"اسناد ویکی لیکس مطالب عمده ای را در رابطه مسائل جهان افشا کرده است نکته ای که مهم است و باید به آن توجه شود این است که چه اسنادی میتوانستند منتشر شوند و منتشر نشده اند.بخشی از این سندها بخوبی وضعیت شکننده ما را در منظقه نشان می دهند که خودمان با سیاستهای ماجراجویانه به آن دامن زده ایم.بجای هفت مرتبه به نیویورک رفتن اگر روی کشورهای همسایه بیشتر سرمایه گزاری می کردند وحشت پراکنی و سخنان بدون حساب و نداشتن یک برنامه درست و ضعف مفرط دیپلماسی و نمایش افراطی قدرت نظامی منجر به آن شده. در حالی که با خیل پردازی در فکر قانع کردن واتیکان و سران امریکا و اروپا به مدیریت جهانی خودشان بوده اند از ایجاد ارتباط سازنده با کشورهای منطقه غافل شده اند.با این سیاستها ما عملا یک متحد واقعی بین کشورهای همسایه نداریم.شما به جریان کمک به سیل زدگان پاکستان رجوع کنید و آنرا با کمکهای سخاوتمندانه و بی حساب آقایان به کشورهای آمریکای لاتین و..مقایسه کنید.خواهید دید که همان آشفتگی که درسیاست اقتصادی و فرهنگی حاکم است در سیاست خارجی نیز همینطور است. در میان اسناد مربوط به تحریک اختلافات قومی از سوی اسرائیل باید برای همه ملتها و از جمله قومیتها هشدار دهنده باشد و من یقین دارم تنها اسرائیل از این سیاست سود نمی برد و در سطح جهان و منطقه کشورهای هم عقیده فراوانی با اسرائیل همسو هستند.همین سند و ترورهای اخیر دانشمندان تکنولوژی هسته ای بخوبی نشان میدهد حمایت ملتها از فلسطین و لبنان غیر از جنبه های اخلاقی تا چه اندازه در جهت منافع ملی ماست.سندهای مربوط به تقلبات انتخاباتی هم بسیار قابل توجه است.به ویژه آنجا که اشاره میشود اصولا رایها شمرده نشده اند.یعنی همان کودتای انتخاباتی .شما اگر به مصاحبه برادر گرامی "محتشمی پور" که چند روز پس از انتخاباتصورت گرفت.مراجعه کنید خواهید دید که در اشاره ای که ایشان به سایت انتخابات وزارت کشور در شب بیست و سوم خرداد به همین مسئله تلویحا اشاره میکنند.امروز گرچه اطلاعات ما در مورد جریان تجمیع ارا و نقش سیستم رایانه ای بسیار بیشتر از دیورز است ولی جا دارد که برای روشن شدن همه ی ابعاد این بخش تلاش بیشتری شود.البته بحث در مورد اسناد ویکی لیکس مجال بیشتری می طلبد فقط باختصار باید آنرا یک حادثه بزرگ قرن در متن پیشرفتهای تکنولوژی ارتباطات و فضای مجازی دانست.گمان می کنم با تجربه ای که شبکه های اجتماعی جنبش سبز بدست آورده اند.مفهوم ماجرای اخیر را بیش از سایر جریانات لمس کنند."

متن کامل مصاحبه در
http://qalamsabz.blogspot.com/2010/12/blog-post_11.html
شماره ی سوم 

فراخوان 25 آذر عاشورای سبز 1389 . ملت ایران از بند رها خواهیم شد . یک یا حسین تا آزادی

لعنت بر نظامی که در ظهر عاشورا با مزدوران و خودروهای دولتیشان از روی پیکر جوانان وطن گذشتند .



من اگر بنشینم
تو اگر بنشینی
چه کسی بر خیزد 
چه کسی با دشمن بستیزد 
من اگر برخیم
تو اگر برخیزی
همه بر میخیزند 



25 آذر سبز دوباره دست به اعتراض خواهیم زد در پیوند اجتماع و مذهب در ایران سبز

همچنین ساعت 10 شب در 24 آذر فریاد سبز الله اکبر و مرگ بر دیکتاتور



پاکیم که از نسل بهاران هستیم
سبزیم که از دیار باران هستیم
دور است زما تن به مذلت دادن
ما وارث خون سر به داران هستیم


 موضوع مرتبط با عاشورای سبز پیوند دوباره سبزها با عاشورای حسینی (عکس)   پیوند فرهنگ مردم و اجتماع مردم ایران 

جمهوری اسلامی و جعل نام خلیج فارس ایران و بمب اتمی

دولت و مقامات جمهوری اسلامی ایران امروز در حالی در تلاش هستند که افکار عمومی در ایران را با قانع کنند که برای مثال دولت از نام خلیج فارس دفاع میکند که روزبهانی در تلویزیون دولتی ایران در تاریخ 14 شهریور 1386 خلیج فارس را خلیج ع--ر--ب--ی خواند . 

این جدا افتادگی سیاست های ایران از کشورهای عرب حوزه خلیج فارس بیش از پیش به منزوی شدن دولت ایران در منطقه خود دامن زده است . کما اینکه با فاش شدن اسنادی از وزارت امور خارجه آمریکا توسط وبسایت ویکی لیکس دشمنی این کشورها با دولت و ملت ایران به خوبی آشکار شد . ترس کشورهای حوزه خلیج فارس از یک ایران با توانایی تولید بمب هسته ای . هر چند گفته میشود ایران در خرید موشک ها و سلاح هایی از کره شمالی احتمالا چند عدد بمب هسته ای را نیز وارد سیستم نظامی خود کرده باشد .

حتی برخی از پیشبینی ها نشان میدهد که ایران هم اکنون دارای فناوری تولید بمب هسته ای هست و شاید تا کنون بطور مخفی چنین بمبی را هر چند در مقیاس پایین تولید کرده باشد .

۱۳۸۹ آذر ۲۱, یکشنبه

اقدام جالب اوباما . ترک سیگار

کاخ‌سفید خبر ترک سیگار رییس جمهور آمریکا را منتشر کرد.



به گزارش ایسنا، در گزارش کاخ سفید آمده است که «باراک اوباما» رییس جمهور آمریکا در اقدامی باور نکردنی سیگار کشیدن را ترک کرد.

بر اساس این گزارش که در خبرگزاری رویترز هم منتشر شده است، «باراک اوباما» در ۹ ماه گذشته اصلا لب به سیگار نزده و تلاش می‌کند تا این عادت را برای همیشه ترک کند.

همچنین پزشکان برای ترک دادن وی، جویدن آدامس را به رییس جمهور آمریکا پیشنهاد کردند .

بمب گزاری های تروریستها امروز در استکهلم پایتخت سوئد

ایلنا: دو انفجار پیاپی در مرکز شهر«استكهلم»، پايتخت سوئد یک کشته و دو زخمی برجای گذاشته است. 

به گزارش ايلنا به نقل از خبرگزاری رویترز، خبرگزاری رسمی سوئد (تی‌تی) به نقل از سخنگوی پلیس پایتخت گزارش داد كه پلیس ایمیلي تهدیدآمیز دریافت کرده که در آن اشاره شده بود به دلیل حضور نیروهای سوئدی در افغانستان و کاریکاتور پیامبر اسلام در سال گذشته این کشور مورد هجوم قرار خواهد گرفت. 

سخنگوی پلیس همچنین گفت، حوالی ساعت 5 عصر که یکی از ساعت‌های پرازدحام مردم برای خرید است، یک خودرو بمب‌گذاری شده در مرکز پایتخت منفجر شد و به فاصله 15 دقیقه بعد انفجار دوم نیز در 300 متری محل انفجار نخست، به وقوع پیوست. 

پلیس تائید کرد فرد کشته شده ممکن است خود عامل انفجار دوم بوده باشد. 

وزارت خارجه سوئد نيز اين انفجارها را حملات تروريستي خوانده است. 

یک روزنامه محلی سوئد به نقل از یک منبع آگاه در این باره گزارش کرد مرد کشته شده شش لوله بمب را با خود حمل می‌کرده، اما تنها یکی از آنها منفجر شده است. 

این روزنامه نیز تائید کرده عاملان بمب گذاری به حضور 500 سرباز سوئدی حاضر در نیروهای «ایساف» در افغانستان و همچنین طرح سال گذشته یک کاریکاتوریست سوئدی اعتراض کرده‌اند. 

انفجارهای دوگانه در مرکز خرید استکهلم در شب‌های پیش از سال نو مسیحی مایه نگرانی خریداران کالا شده است.

گسترش آتش به جنگل‌های گیلان و مازندران . و هنوز میسوزد آتش در ریه های ایران زمین

خبرهای رسیده از استان گلستان حاکی است که آتشی که از پهنه جنگلی از جنگل‌های گلستان تا نزدیک‌های گرگان را فرا گرفته است، همچنان در نقاط مختلف ادامه دارد. آتش‌های پراکنده سایر نقاط عرصه سبز شمال کشور را نیز در نقاطی مانند ساری، گلوگاه و قائم‌شهر در استان مازندران و درفک و سراوان، املش دشت و ارتفاعات دیلمان در استان گیلان را بی‌نصیب نگذاشته است. / آتش جنگل‌های گلستان و مینودشت که از اول آذرماه شروع شده همچنان ادامه داشته و نه تنها برخلاف ادعای مسئولان شدت آن نه‌تنها کم نشده است بلکه گستردگی آتش‌سوزی و دود حاصل از آن به حدی است که تنفس در هوا را برای مردم محلی مختل کرده است.

هشتاد و دومین روز پاییز درحالی آغاز شد که از آتش‌سوی جنگل‌های غرب و شمال شرق کشور خبرهای خوبی می‌رسید این درحالیست که خطر هنوز جنگل‌های شمالی کشور تهدید می‌کند.

به گزارش ایلنا، سرانجام بارش باران به داد جنگلهای زاگرس در غرب کشور رسیده و از دیروز بعدازظهر تاکنون آتش سوزی جدیدی در این مناطق رخ نداده است. ایرج قادی، عضو انجمن سبزچین در همین رابطه گفت: خوشبختانه از اواخر وقت دیروز که بارش‌هایی پراکنده در منطقه مریوان و سروآباد آغاز شده است شاهد آتش‌سوزی جدیدی نبوده‌ایم و امیدواریم که این بارش‌ها ادامه داشته باشد تا آتش دیگری در جنگل‌ها افروخته نشود.

تخریب ۱۰درصد از عرصه جنگل ابر

از جنگل ابر نیز خبر می‌رسد که آتش‌سوزی این جنگل‌ به طور کامل مهار و اطفا شده است و آتش‌ جنگل‌های حسین‌آباد و گالی کش نیز پایان یافته است. بنابر اعلام منابع محلی حدود ۴۰ هکتار از منابع جنگل‌های هیرکانی در جنگل‌های ابر دچار حریق شده‌اند و ۱۰% از این مساحت به طور کامل تخریب شده است.

درحال حاضر تعداد از نیروهای اطفاء کننده حریق، هنوز منطقه را ترک نکرده‌اند و کماکان درحال نگهبانی و گشت‌زنی در مناطق برای جلوگیری از شروع مجددآتش در منطقه هستند.

آتش افسارگسیخته درشمال کشور

اما اخبار جنگل‌های شمال کشور خبرهای خوشی نیست. خبرهای رسیده از استان گلستان حاکی است که آتشی که از پهنه جنگلی از جنگل‌های گلستان تا نزدیک‌های گرگان را فرا گرفته است، همچنان در نقاط مختلف ادامه دارد.

درحال حضار ۴۳۰ هزار هکتار عرصه جنگلی استان گلستان همچنان توسط آتش تهدید می‌شود. بر طبق گزارش منابع محلی، آتش درجنگل‌های رامیان هم سه روز است که ادامه دارد.

اسدالله کریمی محقق و کارشناسی جنگل ضمن اعلام این مطلب می‌گوید: گرچه آتش‌سوزی‌ها بیشتر به صورت سطحی و لکه‌ای است اما چون آتش‌ در مناطق حفاظت شده و صعب‌العبور با شیب زیاد رخ داده است، کار اطفا حریق با مشکل مواجه شده و همین موجب گسترش آتش می‌شود.

او ادامه داد: متاسفانه کمبود امکانات در مناطق صعب‌العبور ایجاد مشکل کرده است ومردم با پای پیاده و بیل و کلنگ و لوازم ابتدای به خاموش کردن آتش مشغول‌اند.

کریمی تصریح کرد:وجود بالگرد در این مناطق نیز به علت گستردگی عرصه نتوانسته است آنطور که باید و شاید مثمرثمر باشد زیرا اولاً این بالگردها ویژه‌ اطفا حریق نیستند و هنگامی که تانکرهای حامل آب نیز روی آنها متصل می‌شود تنها می‌توانند ۳ هزار لیتر آب در هر پرواز حمل کنند که رقم قابل توجهی نیست.

آتش در کمین جنگل‌های دست کاشت

او هشدار داد: تمام تلاش مسئولین این است که آتش به کمربندها و نوارهای کنترلی و حفاظتی جنگل‌های سوزن برگ دست کاشت منطقه نرسیده زیرا در صورت سرایت آتش به این جنگل‌ها،درختان سوزنی برگ برخلاف جنگل‌های پهن برگ که عمده درختان جنگل‌های کشور را تشکیل می‌دهند،به سرعت می‌سوزد و عملا حاصل سال‌های تلاش و زحمت ایجاد جنگل‌های دست کاشت از بین می‌رود.

او تصریح کرد:بیشترین میزان این جنگل‌ها سوزنی برگ در منطقه کلاله است که خوشبختانه هنوز آتش به این مناطق نرسیده است.

این کارشناس جنگل در مورد علت آتش‌سوزی‌های اخیر نیز گفت: خشکی اقلیم و جنگل‌ عامل شیوع آتش است اما عامل شروع آن نیست.

او تاکید کرد: بی‌شک با توجه به ساختار جنگل‌های کشور که پهن برگی است. خشکی هوا، قطرات شبنم و عوامل طبیعی کمتر موجب شیوع آتش می‌شود و عامل انسانی و رفتار بی‌ملاحظه توریسم و گردشگر نقش اصلی را در آتش افروزی ایفا می‌کند.

کریمی گفت: با وجود خشکی جنگل حتی یک برگ سوخته که توسط باد جابه‌جا می‌شود هم می‌تواند زمینه‌ساز آتش بزرگ باشد و پایش و مراقبت منطقه عرصه تا زمانی که باران نبارد باید ادامه داشته باشد.

این کارشناس در مورد مساحت عرصه‌های سوخته نیز گفت: در حال حاضر و بدون مطالعه و مونیتور کردن منطقه نمی‌توان در مورد میزان خسارات وارده نظر داد.

با وجود اینکه مسوولان در مورد وسعت عرصه‌های سوخته در گلستان اظهارنظر، نکرده‌اند اما برخی گزارشات از وسعت ۷۰ هکتاری مناطق سوخته خبر می‌دهد گرچه بیشتر این آتش‌سوزی سطحی بود و به تنه و تاج درخت آسیبی نرسانده است.

آتش‌های پراکنده سایر نقاط عرصه سبز شمال کشور را نیز در نقاطی مانند ساری، گلوگاه و قائم‌شهر در استان مازندران و درفک و سراوان، املش دشت و ارتفاعات دیلمان در استان گیلان را بی‌نصیب نگذاشته است.

گزارش‌ها حاکی است که در اثر حریق جنگل‌های منطقه «اچوفی» در شهرستان ساری به مساحت ۱ هکتار و در منطقه سوادکوه به مساحت‌ ۴ هکتار طعمه حریق شده است.

در حال حاضر منطقه درفک، سراوان، املش دشت و ارتفاعات دیلمان در حال حاضر در آتش می‌سوزند.

اوضاع بحرانی در مینو دشت گرگان

یک فعال زیست‌ محیطی می‌گوید: آتش‌ که از جنگل‌های پارک ملی گلستان تا نزدیکی‌های مینودشت گرگان ادامه داشته است درحالی که بنا براعلام استاندار گلستان مهار شده بود همچنان ادامه دارد.

علی فلاح فعال زیست‌ محیطی و استاد دانشگاه در گفت‌وگو با ایلنا در مورد آتش‌سوزی منطقه مینودشت در استان گلستان گفت: شواهد عینی حاکی است که آتش‌سوزی‌های منطقه مینودشت گلستان به حدی است که دود و آتش زندگی مردم را مختل کرده است.

او ادامه داد: این آتش‌سوزی که از جنگل‌های پارک ملی گلستان تا نزدیکی‌های مینودشت گرگان ادامه داشته است درحالی که بنا براعلام استاندار گلستان مهار شده بود همچنان ادامه دارد.

آتش جنگل‌های گلستان و مینودشت که از اول آذرماه شروع شده همچنان ادامه داشته و نه تنها برخلاف ادعای مسئولان شدت آن نه‌تنها کم نشده است بلکه گستردگی آتش‌سوزی و دود حاصل از آن به حدی است که تنفس در هوا را برای مردم محلی مختل کرده است

درد شهادت شبنم و گريه هاي نگين دخترش مجالم نمي دهد .

درد شهادت شبنم و گريه هاي نگين دخترش مجالم نمي دهد .

مادر ميانسال شبنم ، به خاطر ترس ، تا کنون درباره ماجراي کشته شدن دخترش سکوت کرده و اين درد را ماهها در سينه حبس کرده است.

گريه امانش را بريده است. هنوز لباس سياه بر تن دارد و با گوشه روسري سياه، اشک ها يش را پاک مي کند:" او ظهر عاشورا براي گرفتن نذري از خانه اش خارج شد و نمي دانست چنين سرنوشتي آن هم روز عاشورا در انتظارش باشد. "

روز عاشورا شبنم با چند تن از دوستانش در منزل خود در خيابان شادمان بوده، او براي گرفتن نذري ،ظهر عاشورا از منزل خارج مي شود . تا ساعت پنج بعدازظهر دوست شبنم منتظر مي ماند و وقتي مي بيند خبري از شبنم نيست ،به سر خيابان مي رود و با پرس و جو متوجه مي شود که خوردروي نيروي انتظامي زني چاق و درشت هيکل را که نشانه هاي شبنم بوده ، به زير گرفته است و با مراجعه به کلانتري محل مطمئن مي شود که آن قرباني، شبنم بوده است.

اما دوست شبنم هيچ نشانه و شماره اي از خانواده شبنم نداشت .او با همراهي نگين دختر شش ساله شبنم خانه مادربزگ را پيدا مي کند و خبر کشته شدن شبنم را به مادرش مي دهد.

مادر شبنم مي گويد:" هر روز با خودم مي گويم چطور ممکن است ماشين نيروي انتظامي دختر مرا زير کرده باشد؟ شبنم هيکل درشتي داشت و چاق بود و نمي توانم آن هيکل را تصور کنم که زير چرخ هاي ماشين نيروي انتظامي له شده باشد. "

شاهدان عيني مي گويند ماشين نيروي انتظامي با سرعت به شبنم برخورد مي کند وبعد از چندين بار رد شدن از شکم شبنم ، او را زير چرخ هايش له مي کند.

بعد از چند روز بي خبري از وضعيت شبنم و پس از پي گيري هاي مادر ميانسال، جسد او در يکي از سردخانه هاي کهريزک پيدا مي شود. مادر مي گويد:" به همه جا سر زدم . تمام بيمارستان ها را زير و رو کردم و فهميدم که شبنم را به بيمارستان رسول اکرم منتقل کرده اند اما از او هيچ خبري نبود و هيچ کس هم پاسخگو نبود تا اين که بعد از بيست روز بي خبري از وضعيت دخترم به خانه ما تلفن کردند و گفتند که جسد دخترم در سردخانه کهريزک است."

بيست روز بعد از مرگ شبنم ،جسدش تحويل خانواده داده مي شود و در ميان تدابير شديد امنيتي و تهديد خانواده در قطعه 86 بهشت زهرا دفن مي شود.

مادر مي گويد:" موقع مراسم تدفين نيروهاي پليس دورتادور قطعه 86 را محاصره کرده بودند و بارها هم با من تماس گرفته شد که حق ندارم درباره کشته شدن شبنم چيزي بگويم . به همين خاطر هم من هم سکوت کرده بودم."

در پروانه ي دفن شبنم سهرابي نوشته شده که علت مرگ"صدمات متعدد در اثر اصابت جسم سخت و عوارض ناشي از آن" است و ماههاست که تلاش هاي مادر براي مشخص شدن اين جسم سخت بي نتيجه مانده است. او مي گويد:" دخترم را با ماشين نيروي انتظامي زير گرفته اند اما علت مرگش را نوشته اند برخورد با جسم سخت. مي خواهم بدانم که آيا اين جسم سخت اسمي ندارد؟ "

مادر شبنم مدام مي گويد:" خون دخترم را پايمال کرده اند و من حق او را از کسي جز خدا طلب نمي کنم . پي گيري هاي من براي شناسايي قاتل دخترم بي نتيجه مانده اما خوب مي دانم که خداي شبنم روزي به اين بي عدالتي ها و ظلم ها پايان مي دهد. چگونه است که در روز عاشورا ماهي که خون ريختن حرام است؛ به آساني خون جوانان وطن را بر زمين مي ريزند. يعني آيا خدا نمي خواهد جواب اين ظلم ها را بدهد؟ خوب مي دانم که روزي قاتلان دخترم شناسايي مي شوند و آن روزي است که شايد کمي از دردهاي من کاسته شود."

او به نگين شش ساله که حالا تنها شده نگاهي مي اندازد ": اين روزها مدام مي پرسد چرا مامان بر نمي گرده چه جوابي دارم به او بدهم جز آنکه بگويم مادرت به بهشت رفته است . او با چشمهاي غمگينش به من زل مي زند و مي گويد بهشت چقدر دور است ."
مادربزرگ اين روزها خانه خودش را رها کرده تا ازنگين شش ساله تنها يادگار دخترش در خانه او نگهداري کند اما تحمل خانه برايش بسيار سخت است:" شبنم زندگي را دوست داشت. تازه در کلاس هاي قالي بافي ثبت نام کرده بود. براي زندگي اش برنامه ها داشت اما نگذاشتند دخترم زندگي کند."

پرايد سفيد رنگ شبنم که بعد از عاشورا در پارکينگ خانه پارک شده است مادر را مدام به ياد دخترش مي اندازد:" شبنم عاشق سفر بود و با اين ماشين تا به حال بسياري از شهرهاي ايران رابا اين پرايد گشته بود . هر وقت ماشينش را مي بينم دلم به درد مي آيد.تحمل اين خانه برايم سخت است اما به خاطر نگين کوچولو مجبورم بمانم. خانه خودمان در خيابان کارون است و براي دخترهايم سخت است که نگين آنجا بماند چرا که آنها دانشجو هستند و نگين خيلي شيطنت هاي کودکانه اش زياد است . براي همين از عاشورا به بعد من در اين خانه مانده ام تا از نگين مراقبت کنم."

شبنم سال ها پيش به خاطر اعتياد از شوهرش جدا شده بود و با نگين در آپارتمان کوچک شان در خيابان شادمان زندگي مي کردند.حالا شبنم نيست و نگين با مادربزرگ خود روزها را سپري مي کند اما هر روز چند بار از مادر بزرگ مي پرسد که مامانش کجا رفته است.

مادر مي گويد:" نگين سال بعد به مدرسه مي رود اما مي ترسم آمادگي مدرسه را نداشته باشد. او به لحاظ روحي بسيار آسيب ديده است." و نگين کوچک با چشمان درشت غميگنش به دهان مادربزرگ زل زده و دوباره داستان مرگ مادرش را مي شنود. روزها و ماهها مي گذرند و هر روز خبر جديدي از قربانيان و شهداي روز عاشورا و جنبش سبز روشن مي شود. کسي تا کنون نام شهيد شبنم سهرابي 34 ساله را نشنيده بود و لحظه ي مرگ اين زن جوان و به زير گرفته شدنش توسط نيروي انتظامي شايد در دوربين ها و فيلم ها ثبت نشده باشد اما در ذهن شاهدان خيابان شادمان در ظهر عاشورا ثبت شده و شايد روزي آنها اين جنايات را باز گو کنند.

افشاگری های ویکی لیکس ادامه دارد . دولت ایران از مقامات عراقی با زنان روسپی استقبال کرد .

یکی از شیوخ عراقی در شرح سفر اخیر خود به ایران گفت در این سفر مزاکرات طولانی با مقامات ایرانی داشتیم. دولت ایران تلاش میکند که با جلب نظر مساعد شیوخ و رهبران قبایل محلی نفوذ خود را در عراق افزایش دهد.

وی علت اصلی سفر خود به ایران را معالجات پزشکی عنوان کرد. وی گفت سرگرمی های لذت بخشی در طی این سفر برای ایشان فراهم شده بود از جمله چندین ازدواج موقت. او اضافه کرد برخی دیگر از شیوخ هم که اخیرا مهمان دولت ایران بوده اند از این امکانات! بهره برده اند.

http://www.wikileaks.ch/cable/2010/01/10BAGHDAD167.html

گفته میشود بروسلی پس از دیدن این صحنه اقدام به خود کشی کرد !!!

http://img139.imageshack.us/img139/1126/borosli.jpg


نماینده مجلس : زندانیان فتنه 88 مجرم سیاسی نیستند، مفسد فی الارضند !!!

نماینده مجلس : زندانیان فتنه 88 مجرم سیاسی نیستند، مفسد فی الارضند !

عضو كمیسیون قضایی و حقوقی مجلس با تأكید بر اینكه زندانیان فتنه 88، از جرم سیاسی عبور و مفسد فی‌الارض هستند، گفت: اقدامات زندانیان فتنه 88 اصلاً ربطی به جرم سیاسی ندارد. 


به گزارش فارس: غضنفرآبادی، نماینده مردم بم در مجلس شورای اسلامی با اشاره به نامه 16 تن از زندانیان فتنه 88 به هاشمی‌رفسنجانی در تعریف جرم سیاسی، اظهارداشت: حتی اگر جرم سیاسی هم تعریف شود این افراد نمی‌توانند تحت پوشش جرم سیاسی از ارتكا به جنایاتی كه انجام داده‌اند، خارج و تبرئه شوند.

وی با تأكید بر اینكه اقدامات زندانیان فتنه 88 اصلاً ربطی به جرم سیاسی ندارد، تصریح‌كرد: افرادی كه اموال عمومی را آتش زده، ایجاد رعب و وحشت در بین مردم كرده‌ و با شادكردن دشمنان، دوستان نظام و انقلاب را غصه‌دار و موجب قتل تعدادی از هموطنانمان شدند در واقع از جرم سیاسی عبور كرده و از نظام، انقلاب و قانون اساسی عدول كرده‌ و مفسد فی‌الارض هستند.

عضو كمیسیون قضایی و حقوقی مجلس با تأكید بر اینكه اقدامات فتنه‌گران سال گذشته در قالب یك بحران خود را بروز و نشان داد، یادآورشد: افرادی كه این اقدامات را ایجاد و دشمنان با حمایت مالی آنها را سازماندهی می‌كردند، مجازات قانونی این‌ها روشن بوده و جزو جرائم سیاسی به شمار نمی‌روند.

وی با بیان اینكه اقدامات محاربانه فتنه‌گران بسیار صریح، شفاف و روشن است، خاطر‌نشان‌كرد: این افراد طبق قانون مجازات اسلامی و موازین شرعی مجرم هستند و باید به مجازات قانونی خود برسند و آنهایی هم كه مجازات شده‌اند، برای دیگران عبرت باشند.

ریمیشیل : این نماینده مجلس گویا فراموش کرده که در دورقبلی انتخابات مجلس هم مثل دور قبلی انتخابات ریاست جمهوری تقلب گسترده و لیستی صورت گرفت و در واقع ایشان نماینده مردم نیستند . همانطوری که احمدی نژاد نماینده مردم تهران نیست . 

۱۳۸۹ آذر ۲۰, شنبه

دلنوشته برای دوست عزیزم

سلامی به گرمی اشک هایی که می تابند از نگاهی معصوم و بغض هایی که زینت سفره شبانه مردمانیست که در پشت اشک های نماز شب خوانان پنهان می مانند و ناله هایی که گم می شوند بین زار گریه های خدا جویان.
و همچنان انتظار، انتظار، انتظار
برای تکه ای نان و دستکی که در نوازش آن یتیمی بیاساید و مردی که تنور بیوه زنی بیفروزد.
و شاید در قلب های آنان خدا متهمیست نا بخشودنی.

برادر عزیزم
شاید نامه ی من حکایت بغض فروخفته ایست که بر جان می تازد و اندیشه ی سر به مهری که در هراسی تاریک ،می لغزد و نیم شبی که جرات فردا شدن ندارد.

اینجا بهای نان، شرافت آدمیست ، شرافتی که یکی فرو می ریزد و دیگری می فروشد،
یکی برای نان و دیگری برای نام
اینجا مردن رایگان است و مزد گورکن بیش از بهای زندگی
و دیوارها با آن سایه های شوم که در پس آنها ، مردها می شکنند و فاصله هایی که به پای می دوند بین نگاه هایی معصوم.
قلب هایی که از صدای تپششان، کلبه ای می لرزد و دلی می شکند.

رویا کابوس چشم هایست که در حصار لحظه ها خیره می مانند تا به صبحی که نه بهانه ای برای آمدن دارد و نه جایی برای ماندن.
عشق هایی که در پیچ و خم بازارها می رویند و می پوسند،در رگ هایی که در آنها خودخواهی و فریب جای خون نشسته و می جوشد.

دوست عزیزم
اکنون از مردمانی برای تو می نویسم که سوادشان نه در جوهره ی وجود ، بلکه در جوهر قلمشان نهفته و می بالند به چیزی که نیستند و چه آسان می بازند انسانیت را.
نفس هایی که بوی دروغ می دهند و چشم هایی که سراب می سازند.
و زهر خنده هایی که گاه به اجبار به همدیگر حواله می کنند.
مردمکانی که نقش خدای بر پیشانی خود می سابند و بر مهر عادت سر می نهند و فرزندخواندگان خدایی که ،ارث پدر از دیگران می ستانند و در چنته ی عمر ، جز ریا و تزویر نمی کارند .


در گوشه ای از شهر چشمی می خسبد زیر خرواری از کاغذ، و سقفی به بلندی آسمان ،
مادری می رود به سوی غروب
کودکی تکه نانی به دندان می شکند
پیرزنی که نای ناله ندارد در تبی سخت
و در نهایت بی صدا یکی می میرد
 و در این سو ، مردمانی که سیر می دوند تا برسند به نماز اول وقت...

منبع : وبلاگ خبری ریمیشیل 

لزوم آزادی هرچه سریعتر و بدون قید و شرط نسرین ستوده . با از سرگیری دوباره اعتصاب غذای خشک نسرین ستوده فشارها به دولت ایران باید افزایش یابد .


از دوستان وبلاگ نویس دعوت میشود با قرار دادن این تصویر در وبلاگهایشان به آزادی این وکیل دادگستری و مدافع حقوق بشر در ایران کمک کنند . 

سایت الف چنین نوشت : "موسوی، کروبی و خاتمی را به جهنم بفرستید" !!!

نوشته بی سابقه سایت الف: "موسوی، کروبی و خاتمی را به جهنم بفرستید"


سایت اصولگرای الف، در یک موضع گیری بی سابقه، با وارد کردن انواع اتهامات و دشنام ها به رهبران جنبش سبز، خواستار محاکمه و فرستادن آنها به "جهنم" شد.


این سایت خبری ـ تحلیلی که متعلق به احمد توکلی، نماینده اصولگرای تهران و رئیس مرکز پژوهش های مجلس است، در مطلبی با عنوان "محرم آمد اما سران فتنه عاشورا هنوز محاکمه نشده اند"، رهبران جنبش اعتراضی ایران را "خائن، وطن فروش، مزدور و بی شرم" خواند.

الف با متهم کردن جنبش اعتراضی سبز و رهبران آن به دنباله روی از "لشگر عمر سعد" از مقامات قضایی جمهوری اسلامی خواست تا "از نجابت ملت سوءاستفاده نکنند" و در فرستادن رهبران این جنبش به جهنم، تاخیر نکنند.

سایت متعلق به احمد توکلی با فهرست کردن اتهاماتی مانند آتش زدن خیمه های امام حسین، کشیدن چادر از سر یک مادر شهید، بی ناموسی و شهوترانی در یک اتوبوس، حمله به یک جوان به علت ریش داشتن، سنگباران کردن نمازگزاران، آتش زدن اموال عمومی و حمله به مردم در روز عاشورا توسط طرفداران جنبش سبز، افزوده : " جنايات سبزهاي اموي در روز عاشورا چنان بود كه كاسه صبر انقلابي ملت را لبريز كرد."

این سایت اصولگرایان منتقد دولت با اشاره به راهپیمایی طرفداران حکومت در 9 دی و 22 بهمن سال گذشته، خواستار اعدام افرادی که آنها را "مزدوران و متهمان رديف اول كودتاي 88" معرفی کرده شده و آورده: "چه گلهايي كه بخاطر فتنه گري و لجبازي و خيانت اين موجودات شرور پرپر نشدند. خون آن هموطنان نباید پایمال شود."

سایت معتدل خواستار اعدام است

سایت الف این مطلب را به مناسبت نزدیک شدن به روز عاشورا و سالگرد حوادث خونینی که در جریان برگزاری مراسم ویژه آن در سال 1388 رخ داد، منتشر کرده است.

این سایت از جمله رسانه هایی است که به اصولگرایان معتدل و منتقد دولت نسبت داده می شود. احمد توکلی پیش از این با حضور در یک برنامه زنده تلویزیونی، رسما مسئولیت الف را پذیرفته بود.

توکلی که از شاخص ترین چهره های منتقد محمود احمدی نژاد در جریان حاکم است، در انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری که در 22 خرداد 88 برگزار شد، به طور مشخص از نامزد خاصی حمایت نکرد هرچند پس از کاندیداتوری محسن رضایی، تمایل خود به انتخاب او را نمایان کرد.

پس از برگزاری انتخابات و آغاز اعتراضات عمومی به نتایج اعلام شده که با سرکوب معترضان توسط حکومت همراه بود، احمد توکلی و وبسایت الف تلاش کردند موضعی میانه در این خصوص اتخاذ کنند؛ به گونه ای که ضمن رد احتمال تقلب در انتخابات، خواستار توجه مقامات ارشد نظام به اعتراضات و عدم برخورد خشونت بار با آنها شدند.

به دنبال برگزاری دادگاه های دسته جمعی زندانیان سیاسی پس از انتخابات که طی آنها برخی از چهره های شاخص اصلاح طلب به بیان اعترافاتی علیه خود و رهبران معترضان پرداختند، سایت الف از معدود سایت های وابسته به اصولگرایان بود که به شیوه برگزاری آن دادگاه ها انتقاد کرد.

دادگاه هایی که به گفته معترضان به نتایج انتخابات "ننگین" و "نمایشی" بودند و اعترافات بیان شده توسط زندانیان در آنها نیز تحت فشار و شکنجه گرفته شده بود. ادعایی که مدتی بعد توسط افرادی مانند محمدعلی ابطحی، عبدالله مومنی و حمزه کرمی که جزو متهمانی بودند که در این دادگاه ها به اعتراف علیه خود و همفکرانشان پرداخته بودند، تایید شد.

عاشورای تهران

در جریان تظاهرات طرفداران جنبش سبز و معترضان حکومت ایران در روز عاشورای سال گذشته مصادف با 6 دی 1388 در تهران، برابر آمار رسمی حداقل 5 تن از معترضان کشته و تعداد زیادی زخمی شدند. منابع خبری مردمی، بین المللی و رسانه ای نزدیک به جنبش سبز، تعداد کشته شده ها و زخمی های این روز را بسیار بیشتر از این آمار اعلام کرده اند.

به گفته شاهدان عینی و براساس گزارش رسانه ها، حوادث روز عاشورای سال 88 همراه با تظاهرات روز 30 خرداد همان سال، خونین ترین اعتراضات به حکومت جمهوری اسلامی پس از روی کار آمدن آن بوده است.

بر پایه عکس ها و تصاویر فراوانی که از اتفاقات این روز در اینترنت و تلویزیون های ماهواره ای منتشر شده، نیروهای امنیتی و لباس شخصی وابسته به حکومت برای سرکوب معترضان از انواع اسلحه های گرم و سرد استفاده کرده بودند.

به دنبال این اتفاقات، رسانه های حکومتی و بخصوص صدا و سیما و نیز مقامات امنیتی، انتظامی و قضایی جمهوری اسلامی مدعی شدند که معترضان با انجام کارهایی مانند سوت و کف زدن، آتش زدن خیمه های عزاداری و حمله به نمازگزاران حرمت روز عاشورا را شکستند.

این در حالی است که علیرغم پوشش تصویری گسترده اتفاقات آن روز توسط دوربین های تلویزیون دولتی، هیچ تصویری از آتش زدن خیمه های عزاداری توسط معترضان یا حمله به نمازگزاران منتشر نشد.

در مقابل هواداران جنبش سبز می گویند هنگام مورد حمله قرار گرفتن توسط نیروهای حکومتی، مشغول عزاداری برای امام حسین (امام سوم شیعیان) بودند و اتهامات عنوان شده توسط حکومت را رد می کنند. فیلم ها و تصاویر زیادی در اینترنت که موید این ادعای معترضان است وجود دارد.

در جریان اتفاقات این روز بود که سید علی حبیبی موسوی، خواهرزاده میرحسین موسوی به ضرب گلوله افرادی ناشناس به قتل رسید و یک خودروی سنگین نیروی انتظامی در میدان ولیعصر نیز با عبور از روی بدن یکی از معترضان (امیرارشد تاجمیر) که بر زمین افتاده بود، باعث مرگ او شد.

میرحسین موسوی، از رهبران جنبش سبز در بیانیه ای که پس از روز عاشورا صادر کرد، معترضان را "مردم خداجو" نامید و با "غیرقابل باور" توصیف کردن "خشونت ها" توسط حکومت، گفت: "زیر کردن راهپیمایان و تیراندازی نیروهای لباس شخصی که امروز هویت آنها بر کسی پوشیده نیست و روز بروز پرده از چهره آنان و سرانشان کنار زده می شود، فاجعه ای را آفرید که اثرات آن به این زودی از صحنه سیاسی کشورمان رخت برنخواهد بست."

"گروهی از لشگر عمر سعد"

اما به رغم اسناد و شواهد موجود، حامیان جریان حاکم در جمهوری اسلامی کماکان اصرار دارند که این طرفداران جنبش سبز بوده اند که باید بابت هنجارشکنی در روز عاشورا محاکمه شوند.

سایت الف در مطلب خود با تاکید بر این موضوع نوشت: "همين يكسال پيش بود كه گروهي از لشگر عمر سعد در خيابانهاي غرب و مركز تهران ظاهر شدند و گوشه‌اي از وحشي‌گري سبز اموي را به نمايش گذاشتند."

به نوشته الف، این اتفاقات توسط "گروه خبیث لشگر عمر سعد (فرمانده لشگر مقابل امام حسین)" صورت گرفته است.

این وبسایت در ادامه با اشاره به اینکه "سران ميلشياي نفاق سبز از طوفان خشم ملت جان سالم به در بردند" آورده است: "مروز با آغاز دوباره محرم، داغ عاشوراي 88 يكبار ديگر زنده شده و با بخاطر آوردن حوادث سال گذشته، خون مان به جوش مي‌آيد وقتي مي بينيم مسببان آن همه فاجعه و همدستان مريم رجوي آزادند و يكي‌شان بازهم بيانيه صادر مي‌كنند. آن یکی مصاحبه می کند و ديگري‌شان بي‌شرمانه از آشتي و بازگشت به حاكميت سخن مي گويد."

اشاره این سایت به میرحسین موسوی، مهدی کروبی و سید محمد خاتمی است که در روزهای گذشته با صدور بیانیه ها و اظهارنظرهای متعدد، از شرایط موجود در کشور انتقاد کرده و خواستار بازگشت به مردم و برگزاری انتخابات آزاد برای پایان بحران شده اند.

الف با بیان اینکه "ما دستمان فعلاً به مهدي هاشمي و مريم رجوي و فرود فولادوند نمي رسد. اربابانشان در موساد و MI6 وCIA و در لندن و واشنگتن و تل آويو هم فعلاً از دسترس ما خارج اند" نوشت: "اما به سران فتنه كه دسترسي داريم. چرا به طومار بلند اتهامات اين خائنهای وطن فروش رسيدگي نشده است؟ آيا انصاف است در شهري كه شهيد دكتر مجيد شهرياري تنفس مي‌كرد، آن خائن متوهم یا آن شيخ بي‌سواد هم نفس بكشند و فضا را آلوده كنند؟"

سایت متعلق به احمد توکلی، رهبران جنبش سبز را "سران شعبه ای از لشگر عمر سعد که جامعه ما را با نكبت حضورشان آلوده مي‌كنند"، خوانده و افزوده است: "زندگي و نفس كشيدن اين خائنان وطن فروش، فقط و فقط بخاطر احترامي است كه به قانون مي‌گذاريم و گرنه همان 9 دي و شايد خيلي زودتر از آن می باید هر سه ضلع خيانت و فتنه را پيش عمرسعد مي‌فرستاديم."

به نوشته الف، "ملت انقلابی ایران به قانون احترام می گذارند اما مقامات قضایی نباید از نجابت ملت سواستفاده کنند و محاکمه و فرستادن آن سه خائن به جهنم را بیش از این به تاخیر اندازند. حضور اینها در جامعه ما ننگ خیانت به کشور و ننگ خدمت به خارجی و ننگ همدستی با مجاهدین و گروه تندر را عادی می کند. بازماندگان و رهروان عمرسعد و هم پیمانان مسعود رجوی و فرود فولاوند امروز نباید اینطور آزاد باشند و خشم انقلابی ملت ایران را به سخره بگیرند."

واکنش منفی کاربران

این مطلب سایت الف، با امضای فردی به نام "لیلی محسنی" نوشته شده که به نظر می آید نام مستعار باشد.

گفتنی است واکنش کاربران و خوانندگان این سایت به مطلب منتشر شده منفی بوده به گونه ای که نسبت آرای منفی به کامنت هایی که مطلب را تایید کرده اند، تقریبا 10 برابر بیشتر از آرای مثبت است.

شخص احمد توکلی هنوز موضعی در برابر این مطلب نگرفته است اما او در اواخر اسفند سال گذشته در گفت و گو با نشریه "مثلث"، گفته بود: "اگر موسوی به عاقبت کارهای خود فکر نکرده بود که چه سیاستمدار خام و بی‌ارزشی و اگر فکر کرده بود که چه خائن نادان و وطن فروشی."

او همچنین در روزهای پایانی تابستان 88 هم در نامه سرگشاده ای خطاب به میرحسین موسوی و سید محمد خاتمی نوشت: "ادامه معارضه چیزی جز خیانت به امام، انقلاب، اسلام، مردم و ایران نیست."

احمد توکلی در کابینه اول میرحسین موسوی در دهه 60 وزیر کار و امور اجتماعی بود.

مهر تایید لاریجانی رئیس مجلس بر وفور فساد اداری در کشور

رئیس مجلس هشتم با بیان اینکه باید با واقعیت فساد مواجه شد تا بتوان با آن مبارزه کرد، افزود: به این سوال بنیادین پاسخ داد که چرا در جمهوری اسلامی با پدیده فساد مواجهیم.

وی همچنین با تاکید بر اینکه امیدی به مبارزه با فساد ندارم، انحصارات دولتی را فسادزا توصیف کرد و افزود: نباید با مقوله فساد و مبارزه با آن شعاری برخورد کرد که جنبه‌ی احساسی داشته باشد بلکه باید با فساد جدی و مستمر مبارزه کرد.

به گزارش ایسنا، علی‌لاریجانی طی سخنانی درمراسم اختتامیه همایش همت مضاعف، کار مضاعف،‌ ارتقای سلامت نظام اداری که عصر امروز در سالن خلیج فارس نمایشگاه بین‌المللی تهران برگزار شد، با اشاره به روز ۱۹ آذر که روز مبارزه با فساد است، گفت: با برگزاری چنین نشستی نشان داده شد که جمهوری اسلامی برای مبارزه با فساد اراده جدی دارد.

لاریجانی با اشاره به ارتقای جمهوری اسلامی در زمینه مبارزه با فساد در گزارش سازمان ملل گفت: به نظر بنده این ارتقا زیاد خوب نیست چرا که انتظار از جمهوری اسلامی بیشتر است.

رییس قوه مقننه مبارزه با فساد را امری مهم خواند و گفت: این مبارزه باید در وجوه مختلف انجام شود چرا که اگر این مبارزه به درستی محقق نشود، تبدیل به یک دور شده و امری تخریب کننده به شمار می‌آید، به گونه‌ای که در صورت عدم مبارزه با فساد، مقبولیت اجتماعی حاکمیت‌ها تضعیف گشته و با ناسالم شدن روابط اقتصادی، توسعه کشور نیز تخریب می‌شود.

وی افزود: وقتی فساد در جامعه‌ای حاکم شود، توسعه کشور با موانع جدی روبرو شده و به سرمایه اجتماعی نیز لطمه می‌زند از این رو باید گفت که موضوع مبارزه با فساد مساله فرعی نیست.

رییس مجلس همچنین با تاکید بر اینکه نباید از مبارزه با فساد فرار کرد، گفت: باید با این واقعیت مواجه شد و به نحو معقول با آن مبارزه نمود. همچنین باید در امر مبارزه با فساد بدون تظاهر جلو رفت نه اینکه از آن عبور نمود،البته عالمانه برخورد کردن با این مقوله نیز موضوع مهمی به شمار می‌آید.

لاریجانی با بیان اینکه اهمیت موضوع مبارزه با فساد در نظام اسلامی مضاعف‌تر است، خاطر نشان کرد: در لسان رهبران جمهوری اسلامی از ابتدای انقلاب تاکنون مبارزه با فساد امری جدی به شمار آمده که در کنار آن، توده‌های مردم این موضوع را به عنوان خواسته و مطالبات‌شان مطرح می‌کنند، در کنار همه این موارد باید گفت که موضوع مبارزه با فساد جزء التزام‌بخش جامعه به شمار می‌آید.

این عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در ادامه تصریح کرد: اگر در جامعه فساد رشد کند در ساختار دولتی تزلزل‌هایی ایجاد خواهد شد، از این رو باید برای واکاوی مبارزه با فساد به این سوال بنیادین پاسخ داد که چرا در جمهوری اسلامی با پدیده فساد مواجهیم و از آن مهمتر این است که چگونه باید با آن مبارزه کرد؟

وی با تاکید بر برخورد درست با مقوله فساد گفت: اینکه دادگاه‌هایی برای افراد فاسد برگزار شده است یک موفقیت به شمار نمی‌آید، موفقیت در مقوله مبارزه با فساد هنگامی حاصل می‌شود که حفظ جامعه در آن باشد که از لحاظ سلامت اداری و اقتصادی اوضاع مطلوب شده است و این مقوله به خوبی در جامعه لمس گردد، وگرنه با برگزاری چند دادگاه و اقدامات این‌چنینی نباید فکر کرد که شرایط و مبارزه با فساد با نحو مطلوبی انجام شده است.

لاریجانی با تاکید بر اینکه نمی‌توان با مقوله مبارزه با فساد موجی و گذرا مواجه شد، گفت: مبارزه با فساد باید به صورت جدی و مستمر باشد و برای آن طرح و برنامه‌ای مدون تدوین گردد. به عبارت دیگر این مقوله باید دارای یک نظام سنجش و مدل تشخیص و ارزیابی باشد تا همواره مبارزه با فساد استمرار داشته باشد که همه این موارد نیازمند طراحی مدل درستی در این رابطه است.

رییس مجلس شورای اسلامی در ادامه با بیان اینکه باید به مقوله فساد نگاهی سیستمی و ساختاری داشت، گفت: باید قبول کنیم که با اصلاح سیستم‌ها بسیاری از فسادها در جامعه برطرف می‌شود، به طور نمونه باید گفت که بحث انحصارات در شیوه‌های دولتی فساد‌زا است به طوری که اگر تنها سیستم‌های دولتی فربه شوند آنگاه بخش‌های کوچک قدرت خودنمایی پیدا نخواهند کرد و نمی‌توانند در صحنه اجتماعی ظهور و بروز داشته باشند.

وی در ادامه به ارائه مثالی پرداخت و گفت: به طور مثال معوقات بانکی ۵۰ هزار میلیارد ریال است اما بانک مرکزی در بیلان کاری خود اعلام می‌کند که ۴۰۰ میلیارد ریال از این میزان برگشته است که این آمار با آنچه که اعلام شده تناسب ندارد از این رو بایستی جنبه‌های تبلیغاتی و شعاری بعضی کارها به گونه‌ای باشد که اثرگذار شود .

آمریکا تسلیم شد اما برای اینکه ریا نشود ایران عقب نشینی کرد ... !

ایران پذیرفت که 1200 كيلوگرم اورانيوم 3.5 درصد بدهد و از سوي مقابل 120 كيلوگرم اورانيوم 20 درصد دريافت نماید .اين سوخت در تركيه نگهداري و زير نظر آژانس بين‌المللي انرژي اتمي و ايران خواهد بود.

این پیروزی غرور آفرین را به کودتاچیان و اعوان و انصارشان تبریک عرض کرده و شادباشی به مقام عظمای ولایت داریم که امسال را سال همت مضاعف نامیدند و دولت تحت امر ایشان نیز با تلاشی مضاعف یک عقب نشینی مضاعفی برایمان رقم زد .خوشا به حال ما که این همه مضاعف شدیم. 

http://dolatemelli2.blogspot.com/2010/05/blog-post_16.html 

===== و در ادامه خبری مرتبط از منبعی دیگر :

شکست مفتضحانه ایران در پذیرش تحویل اورانیوم غنی شده در سال کار و همت مضاعف

فرارو - در جریان مذاکرات سه جانبه ایران، برزیل و ترکیه در تهران، ایران با مبادله بخش عمده اورانیوم غنی شده ایران با سوخت رآکتور تحقیقاتی تهران موافقت کرده است.

امروز دوشنبه، رامین مهانپرست، سخنگوی وزارت امور خارجه اعلام كرد كه در نشست سه جانبه وزیران خارجه سه کشور ایران، ترکیه و برزیل توافق شد که ترکیه محل مبادله سوخت هسته ای ایران باشد.

به گزارش خبرگزاري ها، مهمانپرست گفت که ظرف یک هفته، نامه مبادله سوخت به آژانس بین المللی انرژی اتمی نوشته می شود.

اين موضوع، به منزله توافق ایران با خروج بخش عمده ذخیره اورانیوم غنی شده از کشور است.

وی افزود : وقتی موافقت نهایی بین ایران و گروه وین به امضا برسد، میزان 1200 کیلوگرم سوخت ما با نظارت ایران و آژانس در ترکیه نگهداری می شود.

طرح مبادله اورانیوم غنی شده با سوخت رآکتور هسته ای ایران در اکتبر سال گذشته از سوی آژانس بین المللی انرژی اتمی و به منظور حل بحران خود ساخته غربي ها بر سر برنامه های اتمی ایران ارائه شد و مورد قبول کشورهای گروه 1+5 قرار گرفت اما ایران تا کنون از پذیرش قطعی آن خودداری ورزیده بود.

براساس آن پیشنهاد، حدود هفتاد درصد از ذخایر اورانیوم غنی شده در تاسیسات غنی سازی ایران به خارج ارسال می شد و در مقابل، مقادیری میله های سوخت قابل استفاده در رآکتور تحقیقاتی تهران در اختیار جمهوری اسلامی ايران قرار می گرفت.

روز جمعه گذشته، رئیس جمهوری روسیه در ملاقات با لولا دا سیلوا، رئیس جمهوری برزیل، گفته بود که سفر وي به تهران ممکن است آخرین فرصت ایران برای حل و فصل اختلاف اتمی قبل از "اقدام" شورای امنیت باشد.

روز جمعه، نخست وزیر ترکیه، که از یونان دیدن می کرد، اعلام داشت که سفر او به تهران نامحتمل است که ظاهرا دلیل آن عدم دریافت تعهد ایران به قبول طرح مبادله سوخت اتمی در ترکیه بود.

اردوغان اما بعدا تصمیم خود را احتمالا پس از دریافت تعهد لازم از سوی تهران تغییر داد و عازم تهران شد.

در طرح اولیه آژانس بین المللی، قرار بود اورانیوم غنی شده در ایران در تاسیسات هسته ای روسیه تا حد خلوص مناسب برای سوخت رآکتور تهران غنی سازی شود و سپس محصول این فرآیند برای تبدیل به میله های سوخت رآکتور در اختیار فرانسه قرار گیرد.

فرانسه از فن آوری لازم برای تولید میله های سوخت مناسب رآکتور اتمی تهران، که در دهه 1960 توسط ایالات متحده ساخته شده، برخوردار است و میله های سوخت هسته ای هم صرفا در رآکتور اتمی در تهران قابل استفاده است و ظاهرا امکان کاربرد آن برای مقاصد دیگر وجود ندارد.

پس از اعلام طرح آژانس بین المللی انرژی اتمی، برخی از کارشناسان هسته ای ایران گفتند که با وجود تحریم های مختلف علیه جمهوری اسلامی، ایران در خلال سی سال گذشته با مانعی در راه خرید سوخت رآکتور تهران مواجه نبوده است.

بيانيه مشترک جمهوري اسلامي ايران، ترکيه و برزيل در بيست و هفتم ارديبهشت سال 1389 كه در حاشيه چهاردهمين نشست سران گروه 15 بين روساي جمهوري اسلامي ايران و برزيل و نخست وزير ترکيه به امضا رسيد را در زير بخوانيد:

(سرسبز:ماسمالی کردن بی ابرویی در یک بیانیه بلند وبالا)

1- ما به تعهد به عدم گسترش سلاح‌هاي هسته‌اي و مواد مرتبط تاکيد مي کنيم و حقوق تمام اعضا از جمله ايران را بدون تبعيض در توليد و استفاده از انرژي هسته‌اي و غني سازي اورانيوم براي اهداف صلح آميز را يادآوري مي‌کنيم.

2- اکنون فرصتي پيش آمده تا روند رو به جلو در فضاي مثبت، سازنده و غيرتقابلي شروع شود تا به دوره‌اي از تعامل و همکاري رهنمون گردد.

3- ما معتقديم که تبادل سوخت هسته‌اي بستري براي شروع همکاري در عرصه‌هاي مختلف خصوصا همکاري‌هاي صلح آميز هسته‌اي شامل ساخت نيروگاه اتمي و رآکتورهاي تحقيقاتي مي‌باشد.

4- براساس نکات بيان شده، تبادل سوخت هسته‌اي حرکتي سازنده، رو به جلو و نقطه شروعي براي همکاري ميان ملت‌ها است. چنين حرکتي بايد به تعامل مثبت و همکاري در زمينه فعاليت‌هاي صلح آميز هسته‌اي منجر شود و از هرگونه تقابل اعم از اقدامات، رفتار يا بيانيه‌هاي تهديدآميزي که به حقوق ايران تحت ان.پي.تي لطمه زند اجتناب شود و همکاري هسته‌اي جايگزين آن شود.

5- براساس موارد فوق، در راستاي تسهيل همکاري‌هاي هسته‌اي، جمهوري اسلامي ايران بر امانتگذاري يک هزار و 200 کيلوگرم اورانيوم کمتر غني شده يا L.E.U در ترکيه موافقت مي‌کند. اين مواد در مالکيت ايران در ترکيه قرار خواهد داشت و ايران و آژانس امکان نظارت بر نگهداري ايمن اين مواد را در ترکيه دارد.

6- ايران موافقت خود را با موارد فوق به آژانس ظرف 7 روز پس از اين بيانيه اعلام مي‌کند. متناسب با دريافت پاسخ مثبت گروه وين (آمريکا، روسيه، فرانسه و آژانس بين المللي انرژي اتمي) جزييات بيشتر تبادل سوخت از طريق توافقنامه کتبي و ترتيبات مربوط بين جمهوري اسلامي ايران و گروه وين که به طور مشخص و متعهد به تحويل 120 کيلوگرم سوخت لازم براي رآکتور تحقيقاتي تهران کرده است به دقت شرح داده خواهد شد.

7- از زماني که گروه وين موافقت خود را با اين بيانيه اعلام کند طرفين خود را ملزم به اجراي مفاد اين توافقنامه اعلام نموده‌اند.

8- از زماني که گروه وين تعهد خود را به شرايط و نکات اين بيانيه اعلام کند طرفين خود را به اجراي تعهدات موافقتنامه مندرج در بند 6 ملزم کرده‌اند. ايران آمادگي خود را مطابق با موافقتنامه براي به امانت گذاشتن 1200 کيلوگرم مواد خود ظرف يک ماه اعلام مي‌کند. گروه وين نيز طبق همين توافقنامه متعهد مي‌شود که 120 کيلوگرم مواد مورد نياز رآکتور تحقيقاتي تهران را ظرف يک سال به ايران تحويل دهد.

9- در صورتي که مفاد اين بيانيه مورد توجه و احترام طرف مقابل قرار نگيرد ترکيه تعهد مي‌کند که به عنوان يک حق ماده L.E.U را برحسب درخواست ايران بدون هيچ قيد و شرطي و به سرعت به ايران برگشت دهد.

10- ترکيه و برزيل از آمادگي جمهوري اسلامي ايران براي تداوم گفت‌وگوها با کشورهاي 1+5 کما في السابق در هر مکان از جمله در ترکيه و برزيل حول نگراني‌هاي مشترک بر مبناي تعهدات دسته جمعي و اهداف مشترک استقبال مي‌کند.

11- ترکيه و برزيل از رويکرد سازنده جمهوري اسلامي ايران در پيگيري حقوق هسته‌اي کشورهاي عضو ان.پي.تي و پايبندي‌اش به اين معاهده قدرداني کرده است. متقابلا جمهوري اسلامي ايران نيز از تلاش‌هاي سازنده کشورهاي دوست ترکيه و برزيل در ايجاد فضاي همکاري و حمايت از حقوق هسته‌اي ايران تشکر کرده است.

احمد جنتی : در افتادن با ولی فقیه در افتادن با علی و حسین (ع) است !!!

به گزارش جهان ، آيت‌الله احمد جنتي امام جمعه موقت امروز تهران در خطبه اول نماز جمعه ضمن دعوت مردم به تقواي الهي، ماه محرم را مورد اشاره قرار داد و اظهار داشت: حسين مايه عزت و افتخار مسلمانان و نجات‌بخش انسانيت و اسلام است و آنچه از اسلام باقي مانده، به بركت خون پاك حسين و ياران اوست.

وي‌ با تأكيد بر اينكه اگر حسين (ع) نبود، امروز اثري از اسلام باقي نمانده بود، حادثه كربلا را درس و عبرت بزرگي براي هميشه تاريخ دانست و گفت: در آن زمان عده‌اي مسلمان مدعي اسلام به جنگ با پسر پيامبر آمدند و به بي‌رحمانه‌ترين شكل، پسر پيامبر (ص) را به شهادت رساندند؛ قساوت و بي‌رحمي و بي‌انصافي تا آن حد كه حتي به يك بچه شيرخواره هم رحم نكردند، از عجايب روزگار است.

امام جمعه موقت تهران همچنين گفت: امام حسين و يارانش با مقاومت، ايستادگي و پايداري در بالاترين حد ممكن، حاضر به تسليم نشدند و شهادت و خستگي و اسارت را پذيرفتند؛ آنان همه آنچه كه اتفاق افتاد را قبول كردند و يك كلمه هم كوتاه نيامدند؛ حسين (ع) شهيد امر به معروف و نهي از منكر است.

وي بر همين اساس ادامه داد: حسين (ع) فرمود "براي امر به معروف و نهي از منكر قيام مي‌كنم "، او با بزرگترين منكر، كه حكومت اموي بود برافتاد، يعني حكومتي ضد خدا، ضد پيامبر و ضد قرآن كه با شهادت امام‌حسين (ع) ساقط شد و نبايد عاشورا و درس‌هاي آن را فراموش كنيم.

آيت‌الله جنتي ضمن گرامي‌داشت هفته امر به معروف و نهي از منكر، ‌گفت: بايد اين وظيفه متروكه را فراموش نكنيم؛ بايد از گناهانمان توبه كنيم و به امام حسين (ع)‌ متوسل شويم و بايد بدانيم هر آنچه به سرمان مي‌آيد از گناهاني است كه انجام مي‌دهيم، اكنون گرفتار كم‌آبي و خشكسالي هستيم كه از ديد توحيدي و قرآني، مصيبتي كه بر شما وارد مي‌شود، بر اثر كارهايي است كه انجام مي‌دهيد و يكي از مصيبت‌هاي بزرگ خشكسالي است كه اين‌گونه موجب ايجاد مشكلاتي براي مردم مي‌شود، بنابراين توصيه اكيد مي‌كنم در اين ايام ماه محرم همه ملت، با تضرع و زاري به درگاه پروردگار و توسل به امام‌حسين (ع) از گناهان توبه كنند چرا كه در اين صورت خداوند باران رحمتش را فرو مي‌فرستد.

حادثه عاشورا نتيجه فراموش كردن "غدير" بود
وي همچنين با تأكيد بر اينكه حادثه عاشورا نتيجه فراموش كردن "غدير " بود، گفت: غدير فراموش شد و حسين، علي و امام‌حسن (ع) به شهادت رسيدند. اگر مسئله ولايت برقرار نشود همه چيز بر باد مي‌رود؛ ما شاهديم با اينكه تبليغ رسالت شد و پيامبر (ص)، امام‌علي (ع) را به عنوان ولي و جانشين پس از خود معرفي كرد، اما باز هم بسياري اين پيام را دريافت نكردند و سياسي كاري‌ها و قدرت‌طلبي‌ها حاكم شد و علي (ع) خانه‌نشين شد و به دنبال آن اين مشكلات پيش آمد، پس هر آنچه كه اتفاق افتاد به دليل فراموش شدن حادثه "غدير " است.

به گفته اين عضو فقهاي شوراي نگهبان قانون اساسي، مسئله ولايت را بايد بسيار مهم تلقي كنيم و بايد از حادثه غدير درس بگيريم و بدانيم كه بقاي اسلام به بقاي ولايت است و زوال اسلام به زوال ولايت است.

"اگر امروز شاهديم كه روح اسلام‌خواهي و ايثارگري و شهادت‌طلبي در ميان جامعه ما زنده شده، جامعه عزيزي پيدا شده كه در مواقع مختلف دست به درگاه پروردگار بلند مي‌كنند، جلسات دعا برقرار مي‌شود، اشك‌ها جاري مي‌شود و دل‌ها شكسته مي‌شود، به بركت "ولايت‌فقيه " است، امروز ولايت امر تشكيل و زنده شد."

خطيب نماز جمعه امروز تهران در بخش ديگري از سخنان خود با بيان اينكه عزت و سربلندي كه پروردگار به اين ملت، جامعه، انقلاب و اسلام عطا فرموده به بركت "ولايت‌فقيه " است، يادآور شد: "ولايت‌فقيه " بايد حاكم باشد و همان قدرتي را كه خداوند به او داده در دست داشته باشد چرا كه در اين صورت احياي "اسلام و قرآن " تضمين مي‌شود؛ نبايد از اين موضوع غفلت شود و كساني كه گاهي در برابر اين موضوع حركات نامعقول انجام مي‌دهند، بايد بدانند كه مرتكب گناه بسيار بزرگي مي‌شوند.

آيت‌الله جنتي همچنين با بيان اينكه با "ولايت‌فقيه " درافتادن، با علي و حسين درافتادن است چرا كه اين ادامه همان رشته است، عنوان كرد: بايد از عاشورا درس‌هاي زيادي بگيريم و بدانيم اگر مي‌خواهيم اسلام و قرآن زنده باشند، ‌بايد جايگاه "ولايت‌فقيه " را حفظ كنيم چرا كه اين ولي‌فقيه است كه در هر زماني كه نظام و كشور و مردم به مخاطره مي‌افتند، احساس مسئوليت مي‌كند و كشور را به وحدت مي‌رساند.

ما حادثه تلخ عاشوراي 88 را نمي‌توانيم فراموش كنيم
خطيب نماز جمعه امروز تهران در ادامه سخنانش با يادآوري اينكه ما حادثه تلخ عاشوراي 88 را نمي‌توانيم فراموش كنيم، گفت: عده‌اي كه از نظام، اسلام، انقلاب، ولي‌فقيه، امام‌خميني (ره) و رهبر فرزانه انقلاب عقده داشتند، اين افراد زماني كه ديدند زمينه براي آنها فراهم شده، در اثر آن حركت لعنتي كه انجام دادند و اغتشاشي كه به وجود آوردند، زمينه‌ها را براي اين افراد فراهم كردند و آن‌ها باورشان شد كه نظام در سراشيبي سقوط قرار گرفته و اين را باور كردند در خارج و در داخل و مسئله براندازي نظام مطرح شد، عده‌اي باور نمي‌كردند كه مقام معظم رهبري مي‌فرمودند "مسئله "انتخابات " نيست، مسئله جزئي نيست و حتي مسئله "ولايت‌فقيه " هم نيست، بلكه مسئله "نظام " و "اسلام " است " آن مسئله‌اي كه در آن هدف مشترك بهائيون و منافقين و احزاب منحرف گوناگون و هر ضد اسلام و ضد انقلابي در آن وجود دارد، مسئله براندازي نظام يعني مخالفت با اسلام است اما خداوند آبروي آنها را به دست خودشان برد.

"غبار فتنه همه جا را فراگرفته بود و بسياري از چشم‌ها جايي را نمي‌ديدند و متوجه نبودند كه چه اتفاقي رخ داده، زماني كه فتنه‌گران با حسين (ع) درافتادند، وقتي با پرچم حسيني شروع به هتاكي كردند و به عزاداران حسيني رگبار سنگ بستند، وقتي كه رسماً آمدند و به مظاهر ديني اهانت كردند، آن وقت بود كه اين غبار فرو نشست و بسياري سخناني را كه متوجه نمي‌شدند را متوجه شدند كه مسئله خداوند و پيغمبر است و مسئله امام‌حسين (ع) است و ماوراي موضوع "ولايت‌فقيه " است ".

آيت‌الله جنتي در خاتمه خطبه اول خود گفت: اين درس بزرگي بود كه ملت ايران از تاريخ گرفت و به لطف خداوند آنچه پيش مي‌آيد تلخي و سختي و ناگواري دارد ولي بركاتي هم داشت و غيرت حسيني در ميان مردم به جوش آمد و كساني كه تا آن زمان تصور مي‌كردند اين افراد راه درستي را طي مي‌كنند و حاضر بودند به آنها را كمك كنند، اما از عاشوراي 88 به بعد متوجه شدند كه اشتباه مي‌كردند و به لطف الهي شرايط درست شد

توحینهای بیشرمانه قاضی مقیسه در دادگاه به محمد نوری زاد روزنامه نگار و فعال سیاسی

محمد نوری‌زاد، جهادگر سابق و روزنامه‌نگاری که به خاطر انتقاد از رهبری و چند تن از مسئولان فعلی نظام در زندان است، اعلام کرد که از روز شنبه بیستم آذرماه دست به اعتصاب غذای خشک خواهد زد.

به گزارش کلمه، آقای نوری‌زاد علت اعتصاب خود را “اعتراض به دادگاه نمایشی سه‌دقیقه‌ای مبنی بر شکایت وزارت اطلاعات و نیز بی‌اهمیتی مسئولان نسبت به بیماری وی” اعلام کرده و همچنین از فحاشی و توهین و تهدیدهای قاضی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب در همین دادگاه سه دقیقه‌ای خبر داده است.

بر اساس این گزارش، در متنی که یکی از متهمان سیاسی در اختیار سایت محمد نوری‌زاد قرار داده، فاش شده که قاضی مقیسه در همین دادگاه سه‌دقیقه‌ای، بر سر نوری‌زاد داد و فریاد می‌زده و صدای توهین‌هایی همچون “گم شو بیرون، اجنبی مزدور” و “می‌دهم شلاق بزنندت” در بیرون از دادگاه هم شنیده می‌شده است.

این متهم سیاسی که حضورش در دادگاه انقلاب با زمان محاکمه‌ی محمد نوری‌زاد همزمان شده، همچنین روایت کرده است: “در اتاق باز شد و دیدم دکتر محمد نوری زاد با رنگی پریده از در بیرون آمد. او را در آغوش کشیدم. او گفت: فلانی، من را ممنوع الملاقات کرده‌اند و در همین فرصت بدون هیچ تفهیم اتهامی و حق وکیلی من را به دو سال حبس به خاطر اعتراض به شکنجه های ماموران وزارت اطلاعات محکوم کردند. به قاضی گفتم من هیچ برگه ای را امضا نمی کنم و او عصبانی شد شروع کرد به فریاد که تو بیماری و بعد از سه دقیقه ! فقط سه دقیقه دادگاه با “گم شو برو بیرون مزدور اجنبی” اعلام حکم کرد.”

فاطمه ملکی، همسر محمد نوری‌زاد، نیز ضمن تایید این خبر، از چند هفته بی‌خبری از حال این زندانی سباسی خبر داده و همچنین در خبری که در وب‌سایت نوری‌زاد منتشر شده، اعلام شده که او پس از گذراندن ۱۱۰ روز حبس در قرنطینه، که هفتاد روز از آن را روزه بوده است، از روز شنبه بیستم آذر، در اعتراض به دادگاه نمایشی سه‌دقیقه‌ای و نیز بی‌اهمیتی مسئولان نسبت به بیماری وی، دست به اعتصاب غذای خشک خواهد زد. 

به گزارش کلمه

افزایش قیمت شکر در ایران . به روایت کاریکاتور


خبر آزادی سکینه محمد آشتیانی مدت کوتاهی پس از انتشار تکذیب شد . وی که متهم به سنگسار بود به شدت خشم جامعه جهانی را علیه ایران برانگیخته است .

 به گفته پرس تی وی خانم آشتیانی و پسرش "صحنه جنایت" را تشریح کرده اند .



یک شبکه تلویزیونی انگلیسی زبان متعلق به دولت ایران گزارش های منتشر شده در مورد آزادی سکینه محمدی آشتیانی، زن ایرانی محکوم به سنگسار را تکذیب کرده است.
سایت شبکه تلویزیونی "پرس تی وی" در خبری نوشته است که یک تیم تلویزیونی همراه با خانم آشتیانی به منزل این زن رفته تا وی "جزئیات قتل شوهرش را در صحنه جنایت" بازگو کند.
پرس تی وی تصاویری از خانم آشتیانی و فرزند او سجاد قادرزاده را ظاهرا در منزل آنان در شهر اسکو منتشر کرده است.
در خبر اولیه پرس تی وی، به آزادی خانم آشتیانی اشاره ای نشده و فقط گفته شده بود که قرار است نیمه شب جمعه به وقت محلی (۸ و ۳۰ دقیقه شب به وقت گرینویچ) برنامه ای درباره خانم آشتیانی از این شبکه تلویزیونی پخش شود.
همزمان، کمیته بین المللی ضد سنگسار مستقر در آلمان به نقل از "منابعی در ایران" به خبرگزاری ها گفت که خانم آشتیانی و پسرش از زندان آزاد شده اند.
به دنبال انتشار این گزارش ها، بسیاری از رسانه های خارجی اعلام کردند که خانم آشتیانی آزاد شده و برخی رسانه های خبری انگلیسی زبان از آزادی هوتن کیان، وکیل مدافع خانم آشتیانی، و دو روزنامه نگار آلمانی که در ارتباط با این پرونده بازداشت شده بودند هم خبر دادند.
پرس تی وی در خبری که در ساعات بامداد روز جمعه در سایت این شبکه تلویزیونی منتشر شد ضمن اعلام اینکه پسر و وکیل سکینه محمدی آشتیانی از جمله کسانی هستند که "با تیم تولید (این برنامه ویژه تلویزیونی) صحبت کرده اند" تلویحا خبر آزادی خانم آشتیانی را تکذیب کرد.
 

شبکه های تلویزیونی داخل ایران تصاویر مبهمی از سکینه آشتیانی را پخش کردند


این شبکه تلویزیونی رسانه های غربی را متهم کرد که با جنجال تبلیغاتی و انتشار اخباری مبنی بر آزادی خانم آشتیانی، به دنبال بهره برداری های سیاسی و تضعیف جمهوری اسلامی بوده اند.
انتشار خبر آزادی خانم آشتیانی با استقبال و ابراز خرسندی شماری از گروه های مدافع حقوق بشر و مقام های ارشد کشورهای مختلف جهان از تصمیم مقامات جمهوری اسلامی در این مورد مواجه شده بود.
فرانکو فراتینی، وزیر خارجه ایتالیا، از این گزارش ابراز خشنودی کرد و مارین هارپر، همسر نخست وزیر کانادا نیز گفت از شنیدن گزارش های مربوط به رهایی احتمالی خانم آشتیانی از "حبس ناعادلانه" بسیار خوشحال شده است.
بانوی اول کانادا با صدور بیانیه ای در روز پنجشنبه گفت: "اگرچه خبر امروز دلگرم کننده است، اما هنوز باید اقدامات بیشتری برای بهبود زندگی زنان ایران انجام شود" و ابراز امیدواری کرد که زنان ایران هم یک روز از "همان امتیازات، حقوق و آزادی های زنان در کانادا" بهره مند شوند.

منبع : بی بی سی

پیام مهندس موسوی به مناسبت محرم : بر ماست که کاری زینبی کنیم .

بسم الله الرحمن الرحیم

ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائکه الاتخافوا و لاتحزنوا و ابشروا بالجنه التی کنتم توعدون (فصلت، ۳۰) 



اینک بار دیگر در ماه محرم هستیم و در آستانه سالروز بزرگداشت نهضتی که قرن‌ها پیش برای بازگرداندن انسان به جایگاه والایی که در آفرینش او درآمیخته شده برپاشد و درخشان‌ترین نمونه‌ی انسانی زمان و زمانه، فریاد برپایی حق و افشای باطل را با همه رنج‌هایی که در انتظارش بود، بر سکوت ذلت‌بار ترجیح داد. حسین (ع) زمانی به پا خاست که بازمانده‌ی دستاوردهای نهضت نیای خود را در معرض تندبادهای تمامیت‌طلبی تشنگان قدرت یافت و ذبح دین در پای برج و باروی کاخ ستمگری و خودکامگی مشاهده کرد. حسین (ع) می‌دید که باطل را لباس حق می‌پوشانند و حق را باطل جلوه می‌دهند. حسین (ع) می‌دید که این بار اراده‌ی قدرت‌طلبان، نه تنها دستیابی به تمامیت قدرت، بلکه نگه‌داشت آن به هر قیمت و با تکیه بر زر و زور و تزویر است، که اینجا خود دین است که هدف آماج خودکامگان قرار گرفته، که دیگر سکوت نیست که می‌تواند به بقای کورسوی نور ایمان کمک کند، که زمانه‌ی ایستادگی در مقابل همه‌ی کسانی است که به نام جانشینی پیامبر (ص) و امارت بر مؤمنان، چوب حراج بر دین و دینداری زده اند تا دمی بیش بر مسند قدرت تکیه زنند. 

حسین (ع) می‌دانست که ملات سنگ‌های کاخ قدرت، دروغ است و فریاد حقیقت‌خواهی است که به زوال آن می‌انجامد. حسین (ع) می‌دانست که در این راه چه رنج‌های بزرگی در انتظار اوست: مفتیان مزدبگیر، او را به خروج از دین و ایجاد فتنه متهم خواهند کرد، خاندان پیامبر (ص) را در محاصره‌ی تنگناها و بی‌حرمتی‌های پیاپی قرار خواهند داد، و او را بر سر دوراهی انتخاب میان زندگی ذلت‌بار یا ایستادگی برای حق‌خواهی قرار خواهند داد؛ و او ایستادن را برگزید. حسین (ع) سکوت را شکست تا دین نیای خویش را از هلاکت نجات دهد و رهبری قیامی را برعهده گرفت که نه در هوای قدرت و شهرت، که در کوشش برای راست کردن کجی‌ها و پاک کردن پلیدی‌ها هویت می‌یافت. و چنین شد که آزادزنان و آزادمردانی که پس از او آمدند، از هر مذهب و دینی که بودند، حسین (ع) را سرمشق جاودانه‌ی آزادی‌خواهی دانستند.

قرن‌ها بعد، انقلابی اسلامی در سرزمینی با فرهنگ و تمدنی دیرینه و مردمانی که در شناخت مصالح خود در جهانی دگرگون‌شده در این بخش از دنیا، پیشتاز بودن خود را پیش از آن با انقلاب مشروطه، نهضت ملی شدن نفت و قیام پانزده خرداد و تولید گفتمان آزادی‌خواهی، عدالت و استقلال‌طلبی برای پیشرفت و دستیابی به جامعه‌ای که در آن انسان‌ها به آسایش مادی و سعادت معنوی برسند به اثبات رسانده بود، رخ داد. همه‌ی ما به یاد داریم که سیل خروشان معترضان در روزهای تاسوعا و عاشورای سال ۱۳۵۷ چگونه طومار نظامی مستبد را درهم پیچید که همه راه‌های اصلاح را بسته، امکان هرگونه انتقاد و مخالفت از راههای مسالمت‌آمیز را از میان برده و در واپسین سالهای عمر خود، دچار خیالبافی‌هایی شده بود که بیش از هرچیز ناشی از دور ماندن از واقعیت های موجود در جامعه بود.

حاکمان مستبد آنچنان در حلقه‌ی محدود متملقان و ثناگویان خود محصور بودند که بجای آن که صدای ترک‌خوردن‌های فزاینده‌ی مشروعیت حاکمیت خود را بشنوند، در اوهام خویش به دنبال شنیدن صدای حمایت از قدرت‌های ماورایی بودند، غافل از آن که بزرگترین سرمایه‌ی هر کشور، پشتیبانی مردم آن از دولتمردان از طریق مشارکت آزادانه و آگاهانه‌ی آنهاست، غافل از آن که اعتبار را باید در ارتقای زندگی روزمره‌ی مردم جستجو کرد،و غافل از آن که اقتدار را از راه قلوب مردم باید یافت، نه از طریق رزمایش‌ها و نمایش زرادخانه‌ها. و چنین شد که مردمان این دیار روی از صاحبان قدرت گرداندند و بزرگترین انقلاب مسالمت‌آمیز مردمی قرن، پدیدار شد.

میلیون‌ها مردمی که در روزهای تاسوعا و عاشورا به میدان آمدند، خواسته‌های بیش از صدساله‌ی خویش را در ندای مردی بازشناختند که پایمردی‌اش در راه را آزموده بودند. در راهپیمایی‌های آن روزها، هرکس با باور و ایمان و رنگ و بوی خود حضور می یافت، بیگانه‌های دیروز به دیرآشنایان امروز تبدیل می‌شدند، خودخواهی‌ها به دیگرخواهی، و من‌ها به ما. از فردای پیروزی در شوق ساختن و آباد کردن ویرانه‌ای که پیش چشمانشان بود، دست در دست یکدیگر دادند به مهر. حتی آنگاه که اختلاف نظرها بالا گرفت، در برابر دشمن متجاوز همدل شدند و از آب و خاک اجدادی‌شان دفاع کردند. و کیست که از یاد ببرد که همه‌جای ایران، میدان حماسه بود: جبهه و پشت جبهه، کارخانه و مزرعه، مدرسه و دانشگاه، خانه و اداره، همه و همه صحنه‌ی تلاش و جهاد برای پاسداشت از این سرزمین شد. و کیست که از یاد ببرد در زمانی که به ناچار تن به صلح داده شد، همین مردم رنج‌دیده اما پایدار، در مقابل چندچهرگانی که به دامان و یاری متجاوز پناه آورده بودند، قدعلم کردند و بدین‌گونه نشان دادند که تصمیم برای ترک جنگ، نه از روی بزدلی و بی‌اعتقادی، که از سر درایت و آینده‌بینی است. نشان دادند که خطای رهبرانشان را با ایمان به صداقت آنان بخشودنی می‌دانند و اعتراف به خطا نه تنها از اعتبار رهبرانشان نمی‌کاهد، که محبوبیتشان را در قلوب مردم بیشتر می‌کند. نشان دادند که دینی را که برای جنگ و صلحش منطق داشته باشد، راهنمای عمل خویش قرار داده اند. نشان دادند که در نزد آنان، باور دینی به منزله‌ی راهنمایی است که در تندبادهای پر شن و خاک روزگاران، آنان را به منزلگه مقصود نزدیک می‌سازد. از همین رو بود که هرگاه خود را از راه دور می‌دیدند، برای تصحیح مسیر اقدام کردند: دوم خرداد و ۲۲ خرداد نشان از همین هوشیاری دارد.

اما صد افسوس که اقتدارگرایانی که انحصار در قدرت را تنها راه دوام خود می‌دانند، این بار به این خواسته‌های برحق وقعی ننهادند. اقتدارگرایان که با تمامی امکانات و رسانه‌ها در مقابل خواست اکثریت صف‌آرایی کرده بودند، زهرآگین‌ترین تیرهای تهمت و افترا را به سینه‌ی مردمی که خواهان تغییر بودند، رها کردند، هنگامی که به علت استقبال و حضور بی‌سابقه‌ی مردم از شیوه‌های معمولشان برای تقلب و تخلف در روند رأی‌گیری طرفی نبستند، چاره را در کودتای انتخاباتی دیدند: شمارش آرا را کنار نهادند، پیروزی‌شان را اعلام و ابلاغ کردند، به ستادهای مخالفانشان یورش بردند و به دستگیری چهره‌های فعال پرداختند. و آنگاه که مردم خشمگین و سرخورده برای اعتراضی آرام و مسالمت‌جویانه به خیابان‌ها ریختند تا مطالبه‌ی حق مسلم‌شان در احترام به رأی‌هایشان کنند، ریختن خونشان را مباح دانستند و ماجراهای خونین کوی دانشگاه و کهریزک و مانند آن را آفریدند.

به یاد دارید که در عاشورای سال گذشته با عزاداران معترض چه کردند: آنها را از پل‌ها به پایین انداختند، با ماشین از روی پیکر بی‌دفاع آنان گذشتند، سینه‌ی مالامال از عشقشان را هدف گلوله قرار دادند، و آنگاه بی‌شرمانه عکس‌العمل مردم خشمگین را با نمایش ناقص و گزینشی در رسانه‌هایشان، شورش دست‌نشانده‌های استکبار نامیدند و فریاد وا اسلاما سر دادند! آیا آن کس که ماشین پلیس دوبار از روی او رد شد، آمریکایی بود یا کسانی که از روی پل به پایین پرتاب شدند دست‌نشانده‌ی آمریکا و اسرائیل؟ یا کسانی که در ظهر عاشورا حسین حسین گویان مورد تیر مستقیم گرفتند از لشگر یزید و عمروعاص و ابن‌زیاد؟ پس از آن هم به دستگیری تعداد زیادی زن و مرد از بهترین فرزندان این انقلاب و آّب و خاک پرداختند تا فریادها را در گلو خفه کنند. غافل از آنکه خشم فروخورده‌ی مردم آگاه و مظلوم بسیار خطرناک‌تر از فریادهای تظلم‌خواهی آنها خواهد بود.

همراهان سبز‌اندیش. دین و دین‌داری در این روزها دوران سختی را می‌گذراند و بسیاری از شما در این روزها می‌پرسید چگونه می‌توان با این همه سیاه‌کاری‌ها که به نام دین انجام می‌شود، جوانان روشن ضمیر این مرز و بوم را از امواج پی‌در‌پی دین‌گریزی نجات داد؟ پاسخ این همراه کوچک شما این است که دین‌گریزی هنگامی زمینه‌ی گسترش پیدا می‌کند که دینی که ترویج می‌شود با بدیهی‌ترین اصول اخلاقی مثل صداقت و پرهیز از دروغ در تضاد باشد، به نام دین‌داری دست به جنایات هولناک زده شود، تهمت و دروغ برای از میدان به‌در کردن معترضین از تریبونهای مقدس نمازجمعه، نه تنها مجاز که مستحب تلقی شود، با بخشنامه همه‌ی منابر و مساجد برای رواج تهمت و دروغ بر ضد معترضین بسیج شود و چشم به احقاق حقوق کارگران و معلمان در همین مکانهای مقدس بسته شود و شکافهای طبقاتی و فساد و فحشای بی‌سابقه ناشی از فقر و طلاق و بیکاری، پدیده‌های عادی تلقی شوند؛ و در چنین شرایطی، یک جوان چگونه می‌تواند تشخیص دهد این‌همه ظلم و خشونت و نفرت که از سوی صاحبان تریبون‌های رسمی، آمرانه به عنوان اسلام معرفی می‌شود، ربطی به اسلام ندارد. و او که شاهد مظلوم انبوه مشکلات اقتصادی و فرهنگی و حضور گسترده‌ی دروغ در همه‌ی صحنه‌هاست، چگونه باور کند حفظ نظام در حفظ ارزش‌های اخلاقی و اسلامی و منافع ملی، و نه بر حفظ افراد بر مسند قدرت به هر قیمت، استوار است؟ او اکنون به جای چهره‌ی اصلی دین که چهره‌ی محبت رحمانی است، با چهره‌ی عبوسی که جز خشونت‌ورزی و تحکم، زبان دیگری ندارد، روبه‌روست. او شاهد است که چگونه حقوق مردم بدان‌گونه که در قانون اساسی آمده، نادیده گرفته می‌شود، و تفکیک قوا که مانع بزرگی بر سر راه پیدایش انباشت قدرت غیرپاسخگوست، به طور مرتب نقض می‌شود، و استقلال قضا و قاضی و دادگاه توسط مسئولان امنیتی از میان می‌رود، و مجلس که باید در رأس امور باشد، تحت امر قرار می‌گیرد، ماجراجویی‌های بی‌خردانه در سیاست خارجی باب می‌شود، و نظامیان به جای انجام وظایف قانونی خود سر از عرصه‌های سوداگری و مال‌اندوزی در می‌آورند، و هیچ صدای مخالفی تحمل نمی‌شود. و زندانها پر از زنان و مردانی است که این نگاه حاکم بر دولتمداران را بر نمی‌تابند.

بر ماست که در این دوران بحران‌زده، کاری زینبی کنیم و پیام راستین دین را با چهره‌ی فطرت‌پسندانه‌ی آن به تشنگان حقیقت برسانیم. بر ماست که یاد بگیریم و به دیگران نیز یاد بدهیم که عمل نادرست مدعیان دینداری به حساب دین گذاشته نشود. بر ماست که ماجرای راستین انقلابی را که در این دیار به نام دین برپا شد، برای نسلی که آنچه می‌داند یا از طریق رسانه‌های تحریف‌گر رسمی و یا از طریق روایت‌گران ناهمدل با آن است، بازگو کنیم و در این بازگویی، از نقد منصفانه‌ی گذشته نهراسیم و در عین حال، از نفی دستاوردهای بزرگ آن پرهیز کنیم. بر ماست که همچون زینب (س) با بازگویی حقیقت، ملات کاخ دروغ را زائل کنیم. بر ماست که همچون تمامی خاندان حسین (ع)، زنده نگه داشتن یاد شهدای گران‌قدر انقلاب، جنگ و حوادث پس از انتخابات و آزادزنان و آزادمردان دربندمان را وظیفه‌ی همیشگی خود بدانیم، و بر ماست که در این ماه پرخاطره، با برپایی مراسم و شرکت در مجالس بزرگداشت حماسه‌ی حسینی، به حفظ نهادهای مدنی سنتی کمک کنیم.